مقدمه
زایمان زودرس حدود 8 تا 10 درصد کل زایمانها را در سراسر جهان تشکیل میدهد [
1]. 74 درصد نوزادان به صورت زودرس به دنیا میآیند و نارس بودن نوزاد مهمترین علت مرگومیر در نوزادان بدون آنورمالی مادرزادی است [
2،
3]. امروزه حدود 15 میلیون زایمان زودرس سالانه در سراسر جهان اتفاق میافتد [
4] که شیوع آن در کشورهای توسعهیافته 12 درصد و در کشورهای در حال توسعه 40 درصد است [
5]. در سه دهه اخیر در ایران نیز میزان شیوع تولد زودرس از 13 درصد به 30 درصد رسیده است [
6]. بقای این نوزادان در گرو بستری طولانیمدت و صرف هزینههای بسیار زیاد است به گونهای که هزینههای بستری نوزادان نارس 50 درصد هزینههای کل نوزادان بستری است [
7]. بنابراین میتوان گفت هزینههای بستری و مراقبتهای بعد از آن بار مالی زیادی را بر سیستم بهداشتی تحمیل مینماید [
8]. همچنین تولد نوزاد نارس و سازگاری مادر با شرایط نوزاد موجب بروز استرسهای زیادی میشود [
9]؛ زیرا به دنیا آمدن نوزاد نارس نیازمند جدایی زودهنگام و بستری شدن طولانیمدت در بخش مراقبتهای ویژه نوزادن است که این جدایی منجر به آسیب و صدمه به والدین بهخصوص مادر میشود [
10]. والدین بهویژه مادران در بخشهای مراقبت ویژه به دلیل ناآشنایی با وسایل بخش از قبیل انکوباتور، گرمکنندههای ثابت و مانیتورهایی که تعداد ضربان قلب، سطح اکسیژن خون، تعداد تنفس و فشار خون را نشان میدهند استرس زیادی را متحمل میشوند [
10]. این مشکلات میتواند موجب بروز اختلال در مهارتهای تعاملی بین والدین و نوزادان شود [
7]؛ زیرا گاهی تولد نوزاد نارس موجب بروز احساس گناه، ترس، اضطراب و ناتوانی در مادران میشود [
11]. عدم توجه به تنشهای عاطفی و روانی والدین بهخصوص مادران باعث میشود والدین وابستگی کافی به نوزاد را نداشته باشند که این مسئله موجب کاهش کیفیت مراقبت از نوزادان حتی در زمان بعد از ترخیص میشود [
4]. در این میان مداخلات روانشناختی نظیر روایتنویسی نقش مهمی در کاهش استرس مادران در بخش مراقبتهای ویژه دارد [
12]. روایتنویسی یک مداخله شناختی رفتاری است که افراد از طریق نوشتن عمیقترین افکار، احساسات خود را درباره یک واقعه استرسزا یا آسیب زندگی ثبت مینمایند [
13]. روایتنویسی تکنیکی است که در آن افراد در یک مکان خصوصی و بدون توجه به گرامر و دستور زبان برای 20-15 دقیقه در روز به مدت سه تا چهار روز احساسات و حوادث روزمره خود را درباره یک تجربه ناراحتکننده مینویسند [
14]. این روش درمانی موجب کاهش تعارضات و کشف نیازهای بیماران و مراقبین آنها میشود [
15]. روایتنویسی وسیلهای برای به اشتراک گذاشتن تجارب بیماران و همراهان است که موجب تقویت همدلی پرستار ـ پزشک و بیمار میشود [
16]. روایتنویسی روش درمانی مبتنی بر ذهنآگاهی است که به عنوان یک روش درمانی اثربخش در درمان افسردگی و افزایش کیفیت زندگی مؤثر است [
17]. روایتنویسی در مطالعه کدیور و همکاران بر استرس والدین [
18]، در مطالعه اکبری و همکاران بر استرس پدران [
19] و در مطالعه جویباری و همکاران (2020) بر استرس مادران نوزادان بستری در بخشهای مراقبتهای ویژه [
20] تأثیر داشت. این روش علاوه بر ارتقای کیفیت روابط پرستاران و بیماران موجب کشف نیازهای بیماران و مراقبین آنها [
21] و همچنین موجب تقویت روابط بین حرفهای در تیم درمانی میشود و کیفیت مراقبتهای پرستاری را افزایش میدهد [
22]. لذا با توجه به مطالعات انجامشده و تجارب بالینی، پژوهشگر بر آن شد تا این مطالعه را با هدف بررسی تأثیر روایتنویسی مادر بر استرس مادران نوزادان نارس بستری در بخش مراقبتهای ویژه نوزادان انجام دهد.
مواد و روشها
این مطالعه تجربی روی شصت مادر نوزاد نارس بستری در بخش مراقبتهای ویژه بیمارستان حکیم جرجانی و شهید صیاد شیرازی گرگان در سال 1399 انجام شد. معیارهای ورود به مطالعه شامل داشتن سواد خواندن و نوشتن، گذشتن حداقل چهار روز از زمان بستری مادر، سن 40-18 سال، عدم سابقه بستری در کودکان دیگر مادر در بخش مراقبتهای ویژه، عدم وجود کودک بیمار در منزل، عدم وجود نقص ژنتیکی در نوزاد متولدشده، عدم سابقه سوءمصرف مواد در مادر و همچنین عدم ابتلای مادر به بیماریهای روحی روانی مزمن بود. معیارهای خروج از مطالعه نیز شامل عدم تمایل مادر به ادامه شرکت در مطالعه و ترخیص مادر زیر دوازده روز بود. حجم نمونه براساس نرمافزار آماری G×Power و مطالعه فراهانی و همکاران [
23]، با اندازه اثر 1 و توان آزمون 95 درصد، شصت نفر (سی نفر برای هر گروه) محاسبه شد. نمونهگیری به روش تصادفی ساده انجام شد و سپس نمونهها با روش قرعهکشی به دو گروه آزمایش و کنترل تقسیم شدند.
ابزار گردآوری اطلاعات، پرسشنامه جمعیتشناختی (شامل سن، تحصیلات، شغل، سابقه بستری و وضعیت اقتصادی مادران) و پرسشنامه استاندارد استرس مادران نوزادان بستری در بخش مراقبتهای ویژه بود که در سال 1988 توسط مایلز و مونک طراحی شده است. این پرسشنامه 33 سؤالی براساس مقیاس پنجگزینهای لیکرت از «عدم تجربه استرس» با نمره صفر تا «استرس خیلی شدید» با نمره 5 و درنهایت از نمره 22 تا 110 نمرهگذاری میشود [
10] که نمره بالا نشاندهنده استرس زیاد است. پایایی این پرسشنامه در مطالعه خرمیراد و همکاران با ضریب آلفای کرونباخ 0/88 مورد تایید قرار گرفت [
24]. روایی این پرسشنامه نیز در مطالعات قبلی توسط ده نفر از اعضای هیأت علمی دانشگاههای علوم پزشکی و در این مطالعه توسط ده نفر از اعضای هیئت علمی دانشگاه آزاد اسلامی و علوم پزشکی گلستان تأیید شد.
محقق بعد از انتخاب نمونههای مطالعه، ابتدا اهداف پژوهش را به هر دو گروه آزمایش و کنترل توضیح داد و ضمن اخذ رضایت آگاهانه به صورت کتبی و اطمینانبخشی در مورد محرمانه ماندن اطلاعات و بیخطر بودن این مطالعه به واحدهای پژوهش، این توضیح داده شد که حتی حین مطالعه نیز میتوانند از مطالعه خارج شوند. سپس محقق در گروه کنترل مراقبتهای روتین بخش مراقبتهای ویژه نوزادان را برای مادر و نوزاد به اجرا درآورد. ولی در گروه آزمایش با در اختیار قرار دادن دفترچه مخصوص برای هر مادر به آنها نحوه نوشتن خاطرات و رویدادها آموزش داده شد، به صورتی که حداقل روزی سهبار حوادث و رویدادهای روزمره و همچنین تعارضات، نگرانیها و استرسها را در دفترچه شخصی که در اختیار مادر قرار میگرفت ثبت نمایند. اطلاعات این تحقیق قبل از شروع مداخله یعنی در روز چهارم بستری و همچین روز ترخیص نوزاد از بخش مراقبتهای ویژه با روش خودگزارشدهی از مادران جمعآوری شد. همچنین پروتکل روایتنویسی در این مطالعه براساس مقالات مشابه داخلی و خارجی طراحی شده بود [
19،
25].
اطلاعات بعد از وارد شدن در نرمافزار آماری SPSS نسخه 21 توسط آمار توصیفی (میانگین، انحرافمعیار و جدول) و آمار استنباطی (آزمونهای تی زوجی و تی مستقل، آزمون فیشر و آزمون آنکوا .....) در سطح معنیداری 0/05 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.
یافتهها
میانگین سنی واحدهای پژوهش در گروه آزمایش 4/58±24/00 سال و در گروه کنترل 24/26±5/17 سال بود که آزمون تی مستقل اختلاف معنیداری را بین دو گروه نشان نداد (0/84=P). میانگین مدت بستری نیز در گروه آزمایش 8/69±3/23 روز و در گروه کنترل 8/10±2/11 روز بود که در این مورد نیز اختلاف معنیداری بین دو گروه وجود نداشت (0/61=P).
همچنین با استفاده از آزمون فیشر، بین دو گروه از نظر تحصیلات مادر (0/57=P) و شغل مادر (0/14=P) اختلاف معنیداری مشاهده نشد (
جدول شماره1).
قبل از مداخله، میانگین استرس در گروه آزمایش 2/66±97/43 و در گروه کنترل 5/76±95/26 بود که آزمون تی مستقل بین دو گروه از این نظر اختلاف آماری معنیداری نشان نداد (0/06=P). بعد از مداخله میانگین استرس مادران در گروه آزمایش به 5/35±84/9 و در گروه کنترل به 5/25±87/10 رسید که باز هم از نظر آماری اختلاف معنیداری مشاهده نشد (0/12=P). با استفاده از آزمون تی زوجی، در گروه کنترل بین قبل و بعد از مداخله (با اختلاف میانگین 8/16) اختلاف معنیداری مشاهده شد (0/01>P). همچنین در گروه آزمایش نیز قبل و بعد از مداخله (با اختلاف میانگین 12/6) اختلاف معنیداری وجود داشت (0/01>P).
آزمون تحلیل آنکوا .... با حذف اثر پیشآزمون بین دو گروه آزمایش و کنترل اختلاف معنیداری را نشان داد (0/03=P و ضریب اتا=0/07)، به طوری که 7 درصد تغییرات کاهش استرس در ارتباط با روایتنویسی مادران بود (
جدول شماره 2).
بحث
این مطالعه با هدف بررسی تأثیر روایتنویسی بر استرس مادران نوزادان بستری در بخش مراقبتهای ویژه انجام شد. نتایج مطالعه نشان داد در هر دو گروه آزمایش و کنترل به صورت معنیداری میزان استرس مادران کاهش یافت، ولی در مقایسه دو گروه آزمایش و کنترل میزان کاهش استرس در گروه آزمایش بیشتر از گروه کنترل بود.
بشرپور و همکاران در مطالعه خود نشان دادند روایتنویسی نوعی مواجهسازی است که افراد در یک محیط آرام خاطرات آسیبزای خود را مرور میکنند و از این طریق هیجانات منفی خود را بروز میدهند [
26]. میرمولایی و همکاران در مطالعه خود نشان دادند روایتنویسی موجب کاهش افسردگی، اضطراب و استرس در زنان باردار میشود [
27]. برخی مطالعات بیان میکنند روایتنویسی روش درمانی غیردارویی مبتنی بر ذهنآگاهی است که موجب افزایش کیفیت تصمیمگیری در همراهان و مراقبین بیماران میشود [
28،
29]. به اعتقاد غفورخان و همکاران، روایتنویسی نوعی روش رواندرمانی است که به عنوان یک روش درمانی غیردارویی در کاهش پریشانی و استرس استفاده میشود [
30]. طبق نتایج پژوهش سعیدی و همکاران، روایتنویسی موجب کاهش پریشانی و افزایش سلامت عاطفی بیماران و مراقبین آنها میشود [
31]. استیو و همکاران نیز روایتنویسی را موجب کاهش فشار خون در بیماران مبتلا به فشار خون بالا میدانند [
32]. همچنین گونکالوس و همکاران نشان دادند روایتنویسی موجب کاهش افسردگی و افزایش کیفیت زندگی در بیماران میشود [
33]. در پژوهش آیرس و همکاران، روایتنویسی در مادران دارای نوزاد بستری در بیمارستان موجب افزایش سلامت روانی و جسمانی آنها شد [
9]. همچنین جویباری و همکاران به این نتیجه رسیدند که روایتنویسی موجب کاهش استرس و تنش در پدران نوزادان بستری در بخشهای مراقبتهای ویژه میشود [
20]. کدیور و همکاران نیز نشان دادند روایتنویسی در مادران نوزادان بستری در بخش مراقبتهای ویژه موجب افزایش رضایت از زندگی و کاهش استرس در مادران میشود [
25].
نتیجهگیری
روایتنویسی با تمرکز بر داستانها و رویدادهای خوب زندگی و بیان رویدادهای منفی زندگی موجب افزایش امید به زندگی و ایجاد احساس مثبت و کاهش افسردگی میشود [
34]. این تکنیک موجب فعالسازی مغز و از نظر فیزیولوژیکی موجب کاهش استرس و کاهش اختلالات عصبی میشود [
35]. روایتنویسی یک روش درمانی مبتنی بر ذهنآگاهی در بیماران و مراقبین است که موجب کاهش درد، ترس، آشفتگی و استرس میشود، به این صورت که افراد با نوشتن عواطف و احساسات خود حالت روانی خوبی پیدا میکنند [
21]. درمجموع میتوان گفت روایتنویسی از روشهای مؤثر خودکنترلی است که امروزه به عنوان یک روش مؤثر برای بیان احساسات و عواطف استفاده میشود [
22]. این روش مراقبتی همچون ابزاری قدرتمند در کشف توانمندیهای افراد در موقعیتهای بحرانی زندگی مؤثر است؛ زیرا روایتنویسی میتواند با بهبود کیفیت روابط بین حرفهای بین پرستار، بیمار، همراه و پزشک موجب کشف نیازهای بیماران یا مراقبین آنها شود [
16،
36]. به همین دلیل میتوان از این روش درمانی به عنوان یک مداخله اثربخش و کمهزینه در مراقبتهای پرستاری استفاده کرد [
37،
38]. بنابراین با توجه به نتایج این مطالعه و سایر مطالعات انجامشده میتوان گفت روایتنویسی به عنوان یک مداخله حمایتی کارآمد نقش مهمی در کاهش استرس مادران نوزادان بستری در بخش مراقبتهای ویژه دارد [
18].
از محدودیتهای این مطالعه، عدم تمایل مادران برای ادامه شرکت در مطالعه بود که پژوهشگران در تمام مراحل پژوهش تلاش کردند تا با توضیح اهداف پژوهش و شرح مزایای آموزشی این مطالعه، نظر مادران را برای ادامه شرکت در پژوهش جلب نماید. پیشنهاد میشود در مطالعات بعدی این روش درمانی با سایر روشهای درمانی مورد مقایسه قرار گیرد. همچنین در مطالعهای مشابه روایتنویسی با بیماران درمانی مورد بررسی قرار گیرد.
ملاحظات اخلاقی
پیروی از اصول اخلاق پژوهش
این تحقیق طبق مقررات حمایت از حیوانات (اعلامیه هلسینکی) و با تصویب کمیته اخلاق در دانشگاه آزاد اسلامی واحد علیآباد کتول، ایران انجام شده است (کد: IR.IAU.CHALUS.REC.1398.022 )
حامی مالی
این پژوهش مستخرج از پایان نامه آتوسا توسلی دانشجوی کارشناسی ارشد پرستاری کودکان دانشگاه آزاد اسلامی واحد علی آباد کتول می باشد
مشارکت نویسندگان
مفهومسازی، روش پژوهش و نمونهگیری: آتوسا توسلی؛ تحلیل دادهها، نگارش متن و بازبینی: حمید حجتی؛ نظارت و مدیریت پروژه: گلبهار آخوندزاده.
تعارض منافع
نویسندگان مقاله اعلام میدارند هیچگونه تعارض منافعی در مقاله حاضر وجود ندارد.
تشکر و قدردانی
نویسندگان از دانشگاه آزاد اسلامی، واحد علیآباد کتول تشکر میکنند.