مقدمه
شایعترین بیماری عصبی دمیلیزان در دنیا مالتیپل اسکلروزیس است [
1]. شیوع این بیماری در ایالت متحده صد نفر در هر صد هزار نفر گزارش شده است. در سال 2011 شیوع ام اس در کانادا 290 نفر به ازای هر صد هزار نفر تخمین زده شده است [
1،
2]. ایران یکی از کشورهای دارای شیوع بالای ام اس در خاور میانه است [
3]. شیوع ام اس در تهران، پایتخت ایران در حدود 88 نفر در هر 100 هزار نفر گزارش شده است [
4].
در این بیماری، میلین اعصاب مرکزی به وسیله عوامل خودایمنی دچار التهاب و تخریب میشود [
5]. به دنبال تخریب میلین علائمی نظیر Flammer syndrome، Uhthoff’s phenomenon، مشکلات مثانه و روده، عوارض بینایی و اسپاسمهای عضلانی مبتلایان را درگیر میکند [
6,
7,
8]. مالتیپل اسکلروزیس علاوه بر عوارض جسمانی، مشکلات روانی بر بیماران مبتلا نیز تحمیل میکند [
9،
10].
یکی از اختلالات روانی شایع در مبتلایان به ام اس، استرس است [
11]. گوتی و همکاران شیوع استرس در این مبتلایان را 46 تا 100 درصد گزارش کردهاند [
12]. در مبتلایان ایرانی، شیوع استرس 44/8 درصد گزارش شده است [
13]. مبتلایان به ام اس معتقدند که استرس باعث تشدید علائم نامطلوب میشود [
14]. استرس مزمن و مکرر باعث بروز عوارضی نظیر کاهش کیفیت خواب، کاهش کیفیت زندگی و نهایتاً بروز اضطراب در این بیماران میشود [
15,
16].
اضطراب عبارت است احساسی ناخوشایند و اغلب یک دلواپسی مبهم که باعث بروز چند علامت جسمانی مثل تپش قلب، تنگی نفس، احساس خالی شدن سر دل، تعریق و بیقراری و میل به حرکت میشود [
17]. در مطالعه روزا و همکاران شیوع اضطراب در مبتلایان به ام اس 34 درصد تخمین زده شده است [
18]. کریمی و همکاران نیز شیوع اضطراب را 39/1 درصد گزارش کردهاند [
13]. اختلالات اضطرابی باعث کاهش کیفیت زندگی در مبتلایان به ام اس میشود [
19،
20]. بنابراین انجام مداخلات درمانی به منظور بهبود یا کاهش استرس و اضطراب مبتلایان به ام اس ضروری است.
دارودرمانی رایجترین روش کاهش استرس و اضطراب در مبتلایان به ام اس است. با وجود تأثیرات مطلوب داروهای روانپزشکی، مبتلایان به ام اس رضایت کمتری از درمانهای رایج دارند و از داروهای مذکور به دلیل بروز عوارض جانبی استقبال نمیکنند [
21،
22]؛ به عنوان مثال بنزودیازپینها باعث بیحالی و بیحوصلگی، عدم تمرکز، تاری دید، دوبینی و افزایش تمایل به خودکشی و بوسپیرون باعث عوارضی نظیر سرگیجه، خوابآلودگی، سردرد و تهوع میشود [
23]. از دیگر علل عدم استقبال مبتلایان به ام اس از داروهای روانپزشکی، هزینههای مالی بسیار بالای این داروهاست [
21]؛ بنابراین به نظر میرسد که میبایست روشهای درمانی کمهزینهتر و با عوارض جانبی کمتر در اختیار این بیماران قرار گیرد. یکی از این روشهای درمانی، طب مکمل و جایگزین است.
طب مکمل و جایگزین احتمالاً میتواند روند و سیر بیماریها را کُنـــد کند [
24]. یکی از زیرشاخههای طب مکمل و جایگزین، طب فشاری است. طب فشاری در اصول شبیه به طب سوزنی است. با این تفاوت که غیرتهاجمی است. در این روش درمانی برای درمان برخی بیماریها و القای آرامش، نقاط خاصی از سطح بدن به وسیله انگشت یا ابزار غیرتهاجمی تحت فشار معینی قرار داده میشود [
25].
بر اساس فلسفه طب فشاری، هر فرد در بدن خود دارای دوازده کانال اصلی انرژی و 361 نقطه طب فشاری در سطح بدن است. هر کانال یا مریدین با یک عضو یا سیستم بدن در ارتباط است، در صورتی که یکی از این نقاط یا کانالهای اصلی انرژی دچار مشکل شود، میتواند منجر به بروز بیماریهای جسمی و روحی شود. متخصصین طب فشاری معتقدند با فشار دادن هریک از نقاط طب فشاری، انرژی موجود در کانالها جریان مییابد و علائم بیماری بهبود یا کاهش مییابد [
26].
در زمینه بررسی تأثیر طب فشاری بر کاهش استرس، نتایج متناقضی وجود دارد. رانی و همکاران در پژوهش خود روی بیماران مبتلا به استیو آرتریت، گزارش کردند طب فشاری باعث کاهش استرس میشود [
27]. همچنین کوان و همکاران در بیماران مبتلا به دمانس و ساند ـ ژکلین و همکاران در بیماران سرطانی نشان دادند که اعمال طب فشاری باعث کاهش استرس بیماران میشود [
28،
29]. این درحالی است که هوندا و همکاران معتقدند که اعمال طب فشاری در کوتاهمدت باعث کاهش استرس دانشجویان نمیشود [
30].
در زمینه تأثیر طب فشاری بر کاهش اضطراب نیز نتایج ناهمسویی گزارش شده است. نتایج پژوهش منصورزاده و همکاران نشان داد طب فشاری باعث کاهش اضطراب بیماران تحت کاتتریزاسیون قلبی میشود [
31]. همچنین دهقانمهر و همکاران در بیماران همودیالیزی و گنک و همکاران در بیماران تحت شیمیدرمانی نشان دادند طب فشاری باعث کاهش اضطراب میشود [
32,
33]. این درحالی است که نتایج پژوهش ولی و همکاران بر اضطراب پیش از عمل جراحی نشان داد طب فشاری باعث کاهش اضطراب نمیشود [
34].
همانطور که ذکر شد، نتایج پژوهشها در زمینه تأثیر بررسی طب فشاری بر استرس و اضطراب بیماران مختلف ناهمسوست. به همین ترتیب، شواهد ضعیفی در خصوص مؤثر بودن طب فشاری بر بهبود یا کاهش استرس و اضطراب مبتلایان به ام اس وجود دارد [
35]؛ بنابراین انجام هرچه بیشتر مطالعات در زمینه بررسی تأثیر طب فشاری بر استرس و اضطراب مبتلایان به ام اس، به جمعآوری شواهد بیشتر و گسترش بدنه دانش کمک خواهد کرد. بنابراین، مطالعه حاضر با هدف تعیین تأثیر طب فشاری بر استرس و اضطراب مبتلایان به اماس انجام شد.
مواد و روشها
پژوهش حاضر یک مطالعه کارآزمایی بالینی شاهددار تصادفیشده است که در سال 1398-1399 انجام شد. محیط پژوهش، انجمن حمایت از بیماران مبتلا به ام اس شهر مشهد بود. حجم نمونه با توجه به مطالعه پایلوت تعیین شد. (mean different=2.62، pooled standard deviation=2.83). حجم نمونه برای هر گروه 48 نفر محاسبه شد. با توجه به ریزش احتمالی، با افزایش 10 درصدی،حجم نمونه برای هر گروه 53 نفر در نظر گرفته شد (
فرمول شماره 1).
این تعداد با استفاده از نمونهگیری دردسترس و با توجه به معیارهای ورود انتخاب شدند. معیارهای ورود شامل رضایت کتبی شرکت در پژوهش، ابتلا به مالتیپل اسکلروزیس عودکننده ـ پسرونده، گذشت حداقل شش ماه از تشخیص ام اس، نمره EDSS 1 تا 4/5، سن 20 تا 45 سال، فقدان سابقه بیماریهای سایکوتیک، عدم اعتیاد به مخدرها و محرکها و دخانیات، فقدان مصرف مرتب آرامبخشها، عدم وجود حساسیت، زخم یا ضایعه پوستی در نقاط طب فشاری و عدم حاملگی بودند. معیارهای خروج عبارت بودند از: عدم تمایل بیمار برای ادامه مشارکت در مطالعه و تشدید علائم اماس در طول مداخله. همه مشارکتکنندگان ابتدا فرم اطلاعات جمعیتشناختی و زیرمقیاس استرس و اضطرابDASS-42 را کامل کردند. سپس 106 مشارکتکننده با استفاده از روش پرتاب سکه به صورت تصادفی در گروه مداخله (53 نفر) و گروه شم (53 نفر) قرار گرفتند.
جهت جمعآوری دادهها از پرسشنامههای اطلاعات جمعیتشناختی، EDSS و زیرمقیاس استرس و اضطراب از پرسشنامه افسردگی، اضطراب و استرس (DASS-42) استفاده شد. پرسشنامه اطلاعات جمعیتشناختی شامل سن، جنسیت، تحصیلات، وضعیت اشتغال، میزان تحصیلات و مدت ابتلا به ام اس بود.
به منظور تعیین میزان ناتوانی مشارکتکنندگان از مقیاس توسعهیافته وضعیت ناتوانی (EDSS) استفاده شد [
36]. جهت تعیین EDSS عملکرد هشت سیستم خارج هرمی، مخچه، ساقه مغز، حسها، ادراری و دفعی، بینایی و مغز توسط فلوشیپ ام اس بررسی شد. نمرهدهی از صفر (بررسی عصبی طبیعی) تا 10 (مرگ به علت ام اس) انجام شد. بر اساس این نمرهدهی 4/5-1، یعنی شخص کاملاً سرپا و بدون نیاز به کمک؛ 5/5-5، یعنی ناتوانی در انجام فعالیت روزمره دارد، 6، یعنی نیاز به حمایت یکطرفه دارد، 6/5، نیاز به حمایت دوطرفه دارد، 9/5-7 آسیب قابل توجه در اندامها و نیاز به ویلچر دارد و 10 به معنای مرگ به علت ام اس بود. در مطالعه حاضر پایایی ابزار EDSS با استفاده از آلفایکرونباخ 0/87 محاسبه شد.
برای سنجش استرس و اضطراب مشارکتکنندگان از زیرمقیاس افسردگیِ ابزار DASS-42 استفاده شد. این ابزار توسط لاویبوند و لاویبوند ابداع شد و دارای دو فرم کوتاه و بلند است. فرم اصلی آن دارای 42 سؤال است که هریک از سازههای روانی استرس، اضطراب و افسردگی را مورد بررسی قرار میدهد. در مطالعه حاضر فقط از زیرمقیاسهای استرس و اضطراب DASS-42 استفاده شده است [
37]. زیرمقیاس اضطراب شامل عبارات 41 ،40 ،36 ،30 ،28 ،25 ،23 ،20 ،19 ،15 ،9 ،7 ،2 ،4 و مقیاس استرس شامل عبارات ،39 ،35 ،33 ،32 ،29 ،27 ،22 ،18 ،14 ،12 ،11 ،8 ،6 ،1 است. نحوه پاسخدهی به عبارات بهصورت مقیاس لیکرت 4 درجهای است. دامنه پاسخها از هیچوقت تا همیشه متغیر است. نمره دهی از صفر تا 3 است و نمره صفر برای گزینه هیچوقت، نمره 1 برای گزینه کمی، نمره 2 برای گزینه گاهی و نمره 3 برای گزینه همیشه در نظر گرفته میشود. افزایش نمرات به معنای افزایش استرس و اضطراب است [
38]. اعتبار بازآزمایی برای زیرمقیاس استرس و اضطراب، مطلوب گزارش شده است [
39]. در مطالعه حاضر پایایی زیرمقیاس استرس و اضطراب با محاسبه آلفای کرونباخ 0/75 و 0/79 محاسبه شد.
به منظور انجام مداخله در پژوهش حاضر، پرستار آموزشدهنده طب فشاری زیر نظر متخصص طب چینی تحت آموزش قرار گرفت. اخذ گواهی و تأیید از متخصص طب چینی، مجوز ورود پژوهشگر به بالین و انجام مداخله بود. برای انجام مداخله، سه جلسه آموزشی 40 دقیقهای در سه روز متوالی طی یک هفته برای گروه مداخله در محل انجمن بیماران مبتلا به ام اس مشهد برگزار شد.
در جلسه اول، آشنایی بین محقق و مشارکتکنندگان و آموزش در مورد عوارض جسمی و روحی مبتلایان به اماس با استفاده از فایل پاورپوینت انجام شد.
در جلسه دوم در مورد نقاط طب فشاری توضیح داده شد. نقطه یین تانگ دقیقاً در انتهای داخلی دو ابرو قرار دارد [
40] (
تصویر شماره 1).
تحلیل آماری
دادهها در نرمافزار آماری SPSS نسخه 16 آنالیز شدند. در بخش توصیفی از آمار توصیفی (فراوانی، درصد) استفاده شد. برای مقایسه توزیع فراوانی متغیرهای جمعیتشناختی از آزمون خیدو استفاده شد. در بخش استنباطی، ابتدا دادهها از نظر برخورداری از توزیع نرمال با استفاده از آزمون کولموگروف ـ اسمیرنف بررسی شدند. از آزمون تی مستقل برای مقایسه بینگروهی میانگین نمرات استرس و اضطراب بین دو گروه مداخله و شم و برای مقایسه درونگروهی از آزمون تی زوجی استفاده شد. برای مقایسه میانگین تغییرات نمرات استرس و اضطراب بین دو گروه از آزمون تی مستقل استفاده شد. سطح معنیداری (P<0/05) در نظر گرفته شد.
یافتهها
از مجموع 106 شرکتکننده، 20 نفر از مطالعه خارج شدند. اطلاعات 44 نفر در گروه مداخله و 42 نفر در گروه شم آنالیز شد. 33 نفر (75 درصد) در گروه مداخله و 30 نفر (71/4 درصد) در گروه کنترل، زن بودند. در گروه مداخله 16 نفر (36/4 درصد) سن بالای 36 سال و 8 نفر (18/2 درصد) بین 25 تا 20 سال بودند. در گروه کنترل 14 نفر (33/3 درصد) بیش از 36 سال داشتند. در گروه مداخله 30 نفر (68/2 درصد) سطح تحصیلات دیپلم، فوقدیپلم و لیسانس داشتند و 9 نفر (20/5 درصد) تحصیلات فوقلیسانس یا بیشتر داشتند. در گروه کنترل 15 نفر (35/7 درصد) تحصیلات لیسانس و 5 نفر (11/9 درصد) تحصیلات زیر دیپلم داشتند. در گروه مداخله 27 نفر (61/4 درصد) متأهل و 38/6 درصد مجرد بودند. در گروه کنترل 23 نفر (54/7 درصد) متأهل و 45/2 درصد مجرد بودند. نتایج آزمون کایدو نشان داد که هیچیک از متغیرهای جمعیتشناختی در دو گروه مداخله و کنترل اختلاف معناداری نداشتند (P>0/05) (
جدول شماره 1).
نمرات EDSS بین دو گروه مداخله و شم قبل از مداخله نیز تفاوت آماری معناداری نداشتند (P>0/05) (
جدول شماره 2).
میانگین نمرات استرس قبل مداخله در گروه مداخله و شم به ترتیب برابر با 34/5±73/80 و 2/6±06/33 بود که از نظر آماری تفاوت معناداری نداشتند (0/27=P). نتایج آزمون تی زوجی نشان داد که میانگین نمرات استرس قبل مداخله در گروه مداخله به 21/6±20/29 در فاز بعد مداخله کاهش یافته بود که از لحاظ آماری معنادار بود (0/001>P). میانگین نمرات استرس بعد از مداخله در گروه شم 33/9±73/44 بود (
جدول شماره 3).
نتایج آزمون تی مستقل نشان داد بعد از مداخله تفاوت آماری معناداری بین میانگین نمرات استرس در دو گروه وجود ندارد (0/09=P) (
جدول شماره 3). این در حالی است که تغییرات میانگین نمرات استرس در گروه مداخله در فاز بعد از مداخله به طور معناداری نسبت به گروه شم کمتر است (
جدول شماره 4).
میانگین نمرات اضطراب قبل مداخله در گروه مداخله و شم به ترتیب برابر با 27/6±09/99 و 25/6±31/88 بود که از نظر آماری تفاوت معناداری نداشتند (0/25=P). نتایج آزمون تی زوجی نشان داد که میانگین نمرات اضطراب قبل مداخله در گروه مداخله به 22/5±79/68 در فاز بعد مداخله کاهشیافته بود که از لحاظ آماری معنادار بود (0/001=P). میانگین نمرات اضطراب بعد از مداخله در گروه شم 25/6±21/72 بود (
جدول شماره 3). نتایج آزمون تی مستقل نشان داد در فاز بعد از مداخله، تفاوت آماری معناداری بین میانگین نمرات اضطراب بین دو گروه وجود ندارد (0/08=P) (
جدول شماره 3). این در حالی است که تغییرات میانگین نمرات اضطراب در گروه مداخله در فاز بعد از مداخله به طور معناداری نسبت به گروه شم کمتر است (
جدول شماره 4).
بحث
مقایسه تغییرات میانگین نمرات استرس در دو گروه نشان داد بعد از مداخله نمرات استرس در گروه مداخله به طور معناداری کاهش بیشتری نسبت به گروه شم داشت (0/001>P). به عبارت دیگر اعمال طب فشاری در نقاط یین تانگ و شن من بر کاهش استرس مبتلایان به ام اس مؤثر بود.
نتایج پژوهش هم و همکاران در بیماران همودیالیزی و فاسولاکی و همکاران در بیماران سرطانی همسو با نتایج پژوهش حاضر است [
40،
42]. همچنین کوان و همکاران در بیماران مبتلا به دمانس و ساند ـ ژکلین و همکاران در بیماران سرطانی نشان دادند که اعمال طب فشاری باعث کاهش استرس بیماران میشود [
28،
29]. در تبیین نتیجه فوق به چند مکانیسم احتمالی میتوان اشاره کرد. استرس و کورتیزول ارتباط دوسویه دارند. با افزایش استرس،کورتیزول نیز افزایش مییابد [
43]. مطالعات نشان دادهاند که تحریک نقاط طب فشاری موجب تعدیل پاسخهای هورمونی ـ عصبی در محور هیپوتالاموس ـ هیپوفیز ـ آدرنال میشود که نهایتاً موجب تنظیم و تعدیل ترشح هورمون کورتیزول و ایجاد آرامش میشود [
44]. در این زمینه وان و همکاران معتقدند که اعمال طب فشاری به مدت یک ماه موجب کاهش سطوح بزاقی هورمون کورتیزول در بیماران مبتلا به دمانس میشود [
28]. علاوه بر این، طب فشاری با تحریک لب قدامی هیپوفیز میتواند باعث افزایش ترشح سروتونین و دوپامین شود [
45,
46,
47,
48]. افزایش سطح پلاسمایی سروتونین و دوپامین، تولید کورتیزول را تعدیل کرده و کاهش میدهد [
49]. از طرفی سروتونین موجب تسهیل ترشح گابا میشود که علاوه بر تأثیرات آرامبخشی باعث مهار آمیگدال میشود. مهار آمیگدال پاسخهای عاطفی و رفتاری نامناسب را تعدیل میکند [
50].
اما هوندا و همکاران معتقدند اعمال طب فشاری در کوتاهمدت باعث کاهش استرس دانشجویان نمیشود [
30]. از دلایل ناهمسویی پژوهش هوندا و همکاران با نتایج پژوهش حاضر میتوان به تفاوت در جمعیت هدف مورد پژوهش، تفاوت در ابزارهای مورد استفاده، تفاوت در مدتزمان اعمال طب فشاری و نهایتا تفاوت در ماهیت استرس اشاره کرد.
تغییرات میانگین نمرات اضطراب در گروه مداخله در فاز بعد از مداخله به طور معناداری نسبت به گروه شم کمتر بود (0/001>P). به عبارت دیگر اعمال طب فشاری در نقاط یین تانگ و شن من بر کاهش اضطراب مبتلایان به ام اس مؤثر بود.
کو و همکاران نشان دادند که طب فشاری باعث کاهش اضطراب زنان تحت عمل سزارین میشود [
51]. نتایج پژوهش منصورزاده و همکاران نیز نشان داد طب فشاری باعث کاهش اضطراب میشود [
31]. همچنین نتایج دهقانمهر و همکاران و گنک و همکاران همسو با نتایج پژوهش حاضر است [
32,
33].در تبیین نتایج حاضر میتوان گفت تصاویر حاصل از تکنیک تصویربرداری FMRI نشان دادهاند که به دنبال اعمال مداخلات مبتنی بر طب فشاری و طب سوزنی، فعالیت سیستم لیمبیک و آمیگدال کاهش مییابد [
52]. مهار سیستم لیمبیک و آمیگدال موجب مهار محور هیپوتالاموس ـ هیپوفیز ـ آدرنال شده و ترشح هورمونهای مرتبط با اضطراب را کاهش میدهد [
44]. درنهایت، به نظر میرسد طب فشاری با فعال کردن اعصاب پاراسمپاتیک نیز منجر به احساس آرامش و کاهش اضطراب میشود [
50].
اما نتایج پژوهش ولی و همکاران بر اضطراب پیش از عمل جراحی نشان داد که طب فشاری باعث کاهش اضطراب نمیشود [
34]. از دلایل تفاوت نتایج ولی و همکاران میتوان به تفاوت در نقاط طب فشاری مورد استفاده، تفاوت در طول و مدتزمان اعمال طب فشاری و همچنین تفاوت در ابزارهای اندازهگیری اضطراب و گروههای هدف مورد مطالعه اشاره کرد.
نتیجهگیری
اعمال طب فشاری بر نقاط شن من و یین تانگ در کنار سایر اقدامات دارویی و درمانی، میتواند استرس و اضطراب مبتلایان به اماس را کاهش دهد.
از محدودیتهای پژوهش حاضر میتوان به حجم نمونه نسبتاً کوچک اشاره کرد. انتخاب نمونههای پژوهش از یک مرکز، از دیگر محدودیتهای پژوهش حاضر بود. پیشنهاد میشود در مطالعات آینده به بررسی تأثیر تحریک سایر نقاط طب فشاری بر استرس و اضطراب مبتلایان به ام اس پرداخته شود. همچنین مقایسه سایر روشهای طب مکمل مانند آروماتراپی با طب فشاری بر استرس و اضطراب مبتلایان به ام اس پیشنهاد میشود.
ملاحظات اخلاقی
پیروی از اصول اخلاق پژوهش
این مقاله دارای کد اخلاق از دانشگاه علومپزشکی بیرجند است کد اخلاق: IR.BUMS.REC.1398.218 . همچنین پژوهش حاضر در مرکز ثبت کارآزمایی بالینی ایران (IRCT20190515043601N5) نیز ثبت شده است. مشارکتکنندگان در هر مرحله از پژوهش امکان انصراف از ادامه شرکت در مطالعه بدون پرداخت هیچگونه هزینهای داشتند. به مشارکتکنندگان در خصوص محرمانه ماندن دادههای جمعآوریشده اطمینان داده شد.
حامی مالی
مقاله حاضر از پایاننامه مقطع کارشناسی ارشد پرستاری زهرا رضایی در گروه پرستاری دانشکده پرستاری و مامایی بیرجند دانشگاه علومپزشکی بیرجند استخراج شده است. و معاونت تحقیقات و فناوری دانشگاه علومپزشکی بیرجند حامی مالی این پژوهش است.
مشارکت نویسندگان
تدوین اولیه طرح: حسین رحیمی و سید ابولفضل وقار سیدین؛ ویرایش نهایی مقاله: نسیم مهرپویا؛ آنالیز آماری: نسیم مهرپویا و حسین رحیمی؛ جمعآوری دادهها: زهرا رضایی؛ طراحی مداخله: حمیدرضا بهرامی طاقانکی و محمدعلی نهایتی.
تعارض منافع
بنابر اظهار نویسندگان این مقاله تعارض منافع ندارد.
تشکر و قدردانی
بدینوسیله نویسندگان مقاله حاضر مراتب قدردانی و سپاس خود را از معاونت تحقیقات و فناوری دانشگاه علومپزشکی بیرجند اعلام میکنند.
References
1.
Leray E, Moreau T, Fromont A, Edan G. Epidemiology of multiple sclerosis. Revue neurologique. 2016; 172(1):3-13. [DOI:10.1016/j.neurol.2015.10.006] [PMID]
2.
Gilmour H, Ramage-Morin PL, Wong SL. Multiple sclerosis: Prevalence and impact. Health Reports. 2018; 29(1):3-8. [PMID]
3.
Heydarpour P, Khoshkish S, Abtahi S, Moradi-Lakeh M, Sahraian MA. Multiple sclerosis epidemiology in Middle East and North Africa: A systematic review and meta-analysis. Neuroepidemiology. 2015; 44(4):232-44. [DOI:10.1159/000431042] [PMID]
4.
Eskandarieh S, Heydarpour P, Elhami S-R, Sahraian MA. Prevalence and incidence of multiple sclerosis in Tehran, Iran. Iranian journal of public health. 2017; 46(5):699-704. [PMID] [PMCID]
5.
Amor S, Puentes F, Baker D, Van Der Valk P. Inflammation in neurodegenerative diseases. Immunology. 2010; 129(2):154-69. [DOI:10.1111/j.1365-2567.2009.03225.x] [PMID] [PMCID]
6.
Konieczka K, Koch S, Binggeli T, Schoetzau A, Kesselring J. Multiple sclerosis and primary vascular dysregulation (Flammer syndrome). The EPMA Journal. 2016; 7(1):13. [DOI:10.1186/s13167-016-0062-6] [PMID] [PMCID]
7.
Jacquerye P, Poma JF, Dupuis M. Uhthoff’s phenomenon as the presenting symptom of Multiple Sclerosis (MS). Acta Neurologica Belgica. 2017; 117(4):953-4. [DOI:10.1007/s13760-017-0819-2] [PMID]
8.
AlBloushi AF, Dheyab AM, Al-Swaina NF, Al-Obailan M, Daif A-k, Abu El-Asrar AM. Clinical findings and outcomes of uveitis associated with multiple sclerosis. European Journal of Ophthalmology. 2020:1120672120904667. [DOI:10.1177/1120672120904667] [PMID]
9.
Nasiri M, Hosseini SH, Sakhaei SY, Tabrizi N, Yazdani Cherati J, Abedini M. [Prevalence of psychiatric disorders in patients with multiple sclerosis in Mazandaran, Iran (Persian)]. Journal of Mazandaran University of Medical Sciences. 2016; 26(140):60-70. http://jmums.mazums.ac.ir/article-1-8549-en.html
10.
Murphy R, O’Donoghue S, Counihan T, McDonald C, Calabresi PA, Ahmed MA, et al. Neuropsychiatric syndromes of multiple sclerosis. Journal of Neurology, Neurosurgery & Psychiatry. 2017; 88(8):697-708. [DOI:10.1136/jnnp-2016-315367] [PMID]
11.
Simpson R, Mair FS, Mercer SW. Mindfulness-based stress reduction for people with multiple sclerosis-a feasibility randomised controlled trial. BMC Neurology. 2017; 17(1):94. [DOI:10.1186/s12883-017-0880-8] [PMID] [PMCID]
12.
Guty E, Kozimala M, Boratyn B, Mrozowicz A, Nowak P, Balicka-Adamik L. Multiple sclerosis: Psychological problems (emotional tension, stress, depressive disorders) and accompanying factors. Journal of Education, Health and Sport. 2019; 9(4):265-75. http://www.ojs.ukw.edu.pl/index.php/johs/article/view/6810/8515
13.
Karimi S, Andayeshgar B, Khatony A. Prevalence of anxiety, depression, and stress in patients with multiple sclerosis in Kermanshah-Iran: A cross-sectional study. BMC Psychiatry. 2020; 20:166. [DOI:10.1186/s12888-020-02579-z] [PMID] [PMCID]
14.
Turner AP, Knowles LM. Behavioral interventions in multiple sclerosis. Federal Practitioner. 2020; 37(Suppl 1):S31-5. [PMID] [PMCID]
15.
Gilbertson RM, Klatt MD. Mindfulness in motion for people with multiple sclerosis: A feasibility study. International journal of MS care. 2017; 19(5):225-31. [DOI:10.7224/1537-2073.2015-095] [PMID] [PMCID]
16.
Khan S, Khan RA. Chronic stress leads to anxiety and depression. Annals of Psychiatry and Mental Health. 2017; 5(1):1091. https://www.jscimedcentral.com/Psychiatry/vol5issue1.php
17.
Arroll B, Kendrick T. Definition of Anxiety. Primary Care Mental Health. 2018; 20:125-37. [DOI:10.1017/9781911623038.010]
18.
Boeschoten RE, Braamse AMJ, Beekman ATF, Cuijpers P, van Oppen P, Dekker J, et al. Prevalence of depression and anxiety in multiple sclerosis: A systematic review and meta-analysis. Journal of the Neurological Sciences. 2017; 372:331-41. [DOI:10.1016/j.jns.2016.11.067] [PMID]
19.
Carrigan N, Dysch L, Salkovskis PM. The impact of health anxiety in multiple sclerosis: A replication and treatment case series. Behavioural and Cognitive Psychotherapy. 2018; 46(2):148-67. [DOI:10.1017/S135246581700056X] [PMID]
20.
Pham T, Jetté N, Bulloch AGM, Burton JM, Wiebe S, Patten SB. The prevalence of anxiety and associated factors in persons with multiple sclerosis. Multiple Sclerosis and Related Disorders. 2018; 19:35-9. [DOI:10.1016/j.msard.2017.11.003] [PMID]
21.
Solaro C, Gamberini G, Masuccio FG. Depression in multiple sclerosis: Epidemiology, aetiology, diagnosis and treatment. CNS Drugs. 2018; 32(2):117-33. [DOI:10.1007/s40263-018-0489-5] [PMID]
22.
Lynd LD, Henrich NJ, Hategeka C, Marra CA, Mittmann N, Evans C, et al. Perspectives of patients with multiple sclerosis on drug treatment: A qualitative study. International Journal of MS Care. 2018; 20(6):269-77. [DOI:10.7224/1537-2073.2017-109] [PMID] [PMCID]
23.
Sadock B, Sadock VA, Sussman N. Kaplan & Sadock’s pocket handbook of psychiatric drug treatment. 7th ed. Philadelphia: Wolters Kluwer Health; 2017. https://books.google.com/books/about/Kaplan_Sadock_s_Pocket_Handbook_of_Psych.html?id=Z_tNDwAAQBAJ
24.
Claflin SB, van der Mei IAF, Taylor BV. Complementary and alternative treatments of multiple sclerosis: A review of the evidence from 2001 to 2016. Journal of Neurology, Neurosurgery & Psychiatry. 2018; 89(1):34-41. [DOI:10.1136/jnnp-2016-314490] [PMID]
25.
Lee EJ, Frazier SK. The efficacy of acupressure for symptom management: A systematic review. Journal of Pain and Symptom Management. 2011; 42(4):589-603. [DOI:10.1016/j.jpainsymman.2011.01.007] [PMID] [PMCID]
26.
Gao D. Traditional Chinese medicine: The complete guide to acupressure, acupuncture, Chinese herbal medicine, food cures and qi gong. London: Carlton Books; 2013. https://books.google.com/books/about/Traditional_Chinese_Medicine.html?id=0rmLMQEACAAJ
27.
Rani M, Sharma L, Advani U, Kumar S. Acupressure as an Adjunct to Pharmacological Treatment for Depression, Anxiety, and Stress in Patients with Knee Osteoarthritis. Journal of Acupuncture and Meridian Studies. 2020; 13(4):129-35. [DOI:10.1016/j.jams.2020.07.001] [PMID]
28.
Kwan RYC, Leung MCP, Lai CKY. The effect of acupressure on agitation and salivary cortisol in people with dementia: A pilot study. The Journal of Alternative and Complementary Medicine. 2016; 22(11):903-10. [DOI:10.1089/acm.2016.0062] [PMID]
29.
Sand-Jecklin K, Reiser V. Use of seva stress release acupressure to reduce pain, stress, and fatigue in patients hospitalized for cancer treatment. Journal of Hospice & Palliative Nursing. 2018; 20(6):521-8. [DOI:10.1097/NJH.0000000000000484] [PMID]
30.
Honda Y, Tsuda A, Horiuchi S. Effect of a four-week self-administered acupressure intervention on perceived stress over the past month. Open Journal of Medical Psychology. 2012; 1(3):20-4. [DOI:10.4236/ojmp.2012.13004]
31.
Mansoorzadeh KH, Afazel MR, Taghadosi M, Gilasi HR. The effect of acupressure on anxiety and dysrhythmia in patients undergoing cardiac catheterization. Life Science Journal. 2014; 11(1):153-7. http://eprints.kaums.ac.ir/436/
32.
Clond M. Emotional freedom techniques for anxiety: A systematic review with meta-analysis. The Journal of Nervous and Mental Disease. 2016; 204(5):388-95. [DOI:10.1097/NMD.0000000000000483] [PMID]
33.
Genc F, Tan M. The effect of acupressure application on chemotherapy-induced nausea, vomiting, and anxiety in patients with breast cancer. Palliative & Supportive Care. 2015; 13(2):275-84. [DOI:10.1017/S1478951514000248] [PMID]
34.
Valiee S, Bassampour SS, Nasrabadi AN, Pouresmaeil Z, Mehran A. Effect of acupressure on preoperative anxiety: A clinical trial. Journal of PeriAnesthesia Nursing. 2012; 27(4):259-66. [DOI:10.1016/j.jopan.2012.05.003] [PMID]
35.
Karpatkin HI, Napolione D, Siminovich-Blok B. Acupuncture and multiple sclerosis: A review of the evidence. Evidence-Based Complementary and
Alternative Medicine. 2014; 2014:972935. [DOI:10.1155/2014/972935] [PMID] [PMCID]
36.
Saccà F, Costabile T, Carotenuto A, Lanzillo R, Moccia M, Pane C, et al. The EDSS integration with the Brief International Cognitive Assessment for Multiple Sclerosis and orientation tests. Multiple Sclerosis. 2017; 23(9):1289-96. [DOI:10.1177/1352458516677592] [PMID]
37.
Lepore V, Bosetti C, Santucci C, Iaffaldano P, Trojano M, Mosconi P, et al. Detection of disability worsening in relapsing-remitting multiple sclerosis patients. A real-world roving edss-expanded disability status scale reference analysis from the Italian multiple sclerosis register. European Journal of Neurology. 2020. [DOI:10.1111/ene.14589] [PMID]
38.
Dehghan A, Memarian R. [Abundance of Stress, Anxiety and Depression in Multiple Sclerosis Patients (Persian)]. Alborz University Medical Journal. 2013; 2(2):82-8. [DOI:10.18869/acadpub.aums.2.2.82]
39.
Habibi M, Dehghani M, Pooravari M, Salehi S. Confirmatory factor analysis of Persian version of Depression, Anxiety and Stress (DASS-42): Non-clinical sample. Razavi International Journal of Medicine. 2017; 5(4):e12021. [DOI: 10.5812/RIJM.12021]
40.
Hmwe NTT, Subramanian P, Tan LP, Chong WK. The effects of acupressure on depression, anxiety and stress in patients with hemodialysis: A randomized controlled trial. International Journal of Nursing Studies. 2015; 52(2):509-18. [DOI:10.1016/j.ijnurstu.2014.11.002] [PMID]
41.
Son C-G. Clinical application of single acupoint (HT7). Integrative Medicine Research. 2019; 8(4):227-8. [DOI:10.1016/j.imr.2019.08.005] [PMID] [PMCID]
42.
Fassoulaki A, Paraskeva A, Kostopanagiotou G, Tsakalozou E, Markantonis S. Acupressure on the extra 1 acupoint: The effect on bispectral index, serum melatonin, plasma β-endorphin, and stress. Anesthesia & Analgesia. 2007; 104(2):312-7. [DOI:10.1213/01.ane.0000250911.43942.4e] [PMID]
43.
Ranabir S, Reetu K. Stress and hormones. Indian Journal of Endocrinology and Metabolism. 2011; 15(1):18-22. [DOI:10.4103/2230-8210.77573] [PMID] [PMCID]
44.
Moyer CA, Seefeldt L, Mann ES, Jackley LM. Does massage therapy reduce cortisol? A comprehensive quantitative review. Journal of Bodywork and Movement Therapies. 2011; 15(1):3-14. [DOI:10.1016/j.jbmt.2010.06.001] [PMID]
45.
Malizia E, Andreucci G, Paolucci D, Crescenzi F, Fabbri A, Fraioli F. Electroacupuncture and peripheral β-endorphin and ACTH levels. The Lancet. 1979; 314(8141):535-6. [DOI:10.1016/S0140-6736(79)91601-5] [PMID]
46.
Cabýoglu MT, Ergene N, Tan U. The mechanism of acupuncture and clinical applications. International Journal of Neuroscience. 2006; 116(2):115-25. [DOI:10.1080/00207450500341472] [PMID]
47.
Pan B, Castro-Lopes JM, Coimbra A. Activation of anterior lobe corticotrophs by electroacupuncture or noxious stimulation in the anaesthetized rat, as shown by colocalization of fos protein with ACTH and β-endorphin and increased hormone release. Brain Research Bulletin. 1996; 40(3):175-82. [DOI:10.1016/0361-9230(96)00011-1]
48.
Li SJ, Tang J, Han JS. The implication of central serotonin in electro-acupuncture tolerance in the rat. Scientia Sinica Series B, Chemical, Biological, Agricultural, Medical & Earth Sciences. 1982; 25(6):620-9.
49.
Field T, Hernandez-Reif M, Diego M, Schanberg S, Kuhn C. Cortisol decreases and serotonin and dopamine increase following massage therapy. International Journal of Neuroscience. 2005; 115(10):1397-413. [DOI:10.1080/00207450590956459] [PMID]
50.
Lane J. The neurochemistry of counterconditioning: Acupressure desensitization in psychotherapy. Energy Psychology: Theory, Research, and Treatment. 2009; 1(1):31-44. [DOI:10.9769/EPJ.2009.1.1.JRL]
51.
Kuo S-Y, Tsai S-H, Chen S-L, Tzeng Y-L. Auricular acupressure relieves anxiety and fatigue, and reduces cortisol levels in post-caesarean section women: A single-blind, randomised controlled study. International Journal of Nursing Studies. 2016;B53:17-26. [DOI:10.1016/j.ijnurstu.2015.10.006] [PMID]
52.
Hui KKS, Marina O, Liu J, Rosen BR, Kwong KK. Acupuncture, the limbic system, and the anticorrelated networks of the brain. Autonomic Neuroscience. 2010; 157(1-2):81-90. [DOI:10.1016/j.autneu.2010.03.022] [PMID] [PMCID]