1- کارشناس ارشد تاریخ علوم پزشکی، گروه طب ایرانی، دانشکده پزشکی، دانشگاه علوم پزشکی مازندران، ساری، ایران
2- کارشناس ارشد تاریخ علوم پزشکی، موزه و مرکز اسناد و مطالعات علمی و فرهنگی دکتر نورانی وصال، دانشگاه علوم پزشکی شیراز، شیراز، ایران ، adabinia@gmail.com
متن کامل [PDF 272 kb]
(416 دریافت)
|
چکیده (HTML) (856 مشاهده)
متن کامل: (198 مشاهده)
سردبیر محترم
در پژوهش" بررسی نقش اعَراضِ نفسانی در پایداریِ سلامت یا ایجاد بیماری" (1)، موضوع اعراض نفسانی در متون طب ایرانی بررسی و نظرات حکمایی چون ابن سینا، رازی، اهوازی و جرجانی مورد توجه قرار گرفته است. علیرغم تلاش نویسندگان محترم، آرای رازی در رابطه با سلامت نفس یا طبانگاری اخلاق تبیین نشده که در این نوشتار به این مهم پرداخته میشود.
توجه رازی(251-313 ه.ق) به نشانههای طب انگاری اخلاق یا سلامت نفس در اغلب آثارش مشهود است، اوج این دقت را میتوان در کتاب طب روحانی یافت. در فصل اول این کتاب، رازی ضمن اشاره به منزلت عقل به معنای حاکم بودن آن بر خواستهها، گرایشها، رفتارها و تصمیمهای فرد، سلامتی را حاکم بودن عقل بر انسان و هوی را، آسیب تهدید کنندهی منزلت عقل و در نتیجه بیماری نفس میداند. پس سلامتی درگرو به فرمان عقل بودن، بازداشتن آن از هوی و مخالفت با آنست. مراد از عقل در اینجا، عقل عملی، خرد سنجشگر نیک و بدکردار و باید و نبایدهاست. در آثار رازی شاهدی نیست که سعادت را فراتر از سلامت نفس تعریف کرده باشد (2, 3).
در نظریه سلامت رازی، هوی در نقش عامل بیماری زاست، همانگونه که جسم آدمی در کشمکش عوامل تهدیدکننده سلامت جسم و نیروی نگهدارنده آنست، نزاع مستمر بین هوی و عقل نیز تعیینکننده سلامت یا بیماری نفس است (2). وی حرص به خوراک و پرخوری را سبب سوءهضم و بیخوابی، سوءتغذیه، تیرگی چهره و بدمزاجی را از عوارض حسد میداند. همچنین میگساری و مستی را بزرگترین آفت عقل و همنشین دائمی هوی برشمرده و آن را مسبب ضعف تدریجی نفس ناطقه و شتاب انسان به سمت کارهای نسنجیده و منافی عقل میداند. او به بیان صفاتی چون عشق، حسد، غضب، کذب، بخل، دلنگرانیها، غم، شر و آز، شراب، جماع، وَلَع، کسب درآمد و دنیادوستی پرداخته و بعد از معرفی روش شناخت و عوامل مؤثر بر نحوه دفع آنها، به بررسی سلامت نفس میپردازد (4). رازی دستیابی به سلامتِ نفس را در گرو شناخت امور تهدیدکنندهی آن و در مفهومی سلبی به معنای نبود بیماری برشمرده و درمانش را به طب روحانی و اخلاق محول میکند (5).
در طب روحانی، سنجش عواقب و آثار رفتار از نظر میزان لذت، رنج یا تبعیت از فرمان عقل، برخورداری حداقلی و رعایت حد تعادل براساس دیدگاه افلاطونی، ملاک تشخیص نفس سالم از ناسالم است. در برخورداری از تمتعاتی مانند خوردن، خوابیدن و ... هدف، دارو انگاری آنهاست که باید به حد کفایت بسنده کرد (2). رازی سلامت نفس و اخلاق را در گرو سلامتی جسم و تن و رذایل اخلاقی را عامل گرفتاری و مریضی جسم انسان میداند، از نظر او، پیشگیری از بیماریهای نفس و معالجه آن، هدف طبیب روحانی است (5) وی حاکمیت عقل سنجشگر بر خواستهها، تصمیمها و رفتارهای آدمی را سلامت تعریف نموده، که این نظریه از حیث تحویلینگری (تحویل سلامت انسان به سلامت نفس، تحویل سلامت نفس به سلامت روان شناختی در مفهوم روان شناسان سلب گرا)، فردگرایی افراطی و غفلت از مدخلیت زندگی اجتماعی در سلامت و حداقل گرایی در مؤلفه های سلامت روان، قابل تامل است (2).
References
نوع مطالعه:
گزارش مورد |
موضوع مقاله:
سایر موارد