اعظم قربانی، سیما قزلباش، هما علیزاده، مریم خسروی،
دوره ۱۱، شماره ۳ - ( ۹-۱۴۰۰ )
چکیده
هدف: مراقبت از کودک مبتلا به سرطان تنشهای بسیاری به همراه دارد. به نحوی که سبب پیدایش مشکلات هیجانی و عاطفی عمیق نظیر استرس، اضطراب و افسردگی در مراقبین خانوادگی وی میشود. این پژوهش با هدف تعیین اثربخشی گروهدرمانی معنوی بر افسردگی، اضطراب و استرس مراقبین کودکان مبتلا به سرطان صورت گرفت.
روش ها: پژوهش حاضر مطالعهای نیمهتجربی با طرح پیشآزمون پسآزمون در دو گروه آزمایش و کنترل بود که پس از اخذ رضایتنامه کتبی بر روی ۲۴ نفر از مراقبین کودکان مبتلا به سرطان، در انجمن حمایت از کودکان مبتلا به سرطان اردبیل انجام شد. گروه آزمایش در ۸ جلسه گروهدرمانی معنوی شرکت داده شد. افسردگی، اضطراب و استرس شرکتکنندگان قبل و بعد از مداخله با استفاده از مقیاس استاندارد افسردگی / اضطراب / استرس بررسی شد. دادهها با استفاده از نرمافزار SPSS نسخه ۲۵ و با استفاده از آزمونهای آماری کایاسکوئر ، کولموگروف اسمیرنوف ، تی مستقل و تی زوجی، منویتنی و ویلکاکسون تجزیهوتحلیل شد.
یافته ها: میانگین±انحرافمعیار سنی مراقبین خانوادگی در گروه آزمایش و کنترل به ترتیب ۸/۵۶±۳۹/۰۸ و ۹/۷۶±۳۸/۰۹ بود. نتایج مطالعه نشان داد افسردگی (۰/۰۰۱=P)، استرس (۰/۰۰۱=P) و اضطراب (۰/۰۰۱=P) مراقبین خانوادگی کودکان مبتلا به سرطان در گروه آزمایش بعد از دریافت مداخلات معنویتدرمانی به شیوه گروهی، در مقایسه با گروه کنترل به طور معناداری کمتر بود.
نتیجه گیری: به نظر میرسد اجرای برنامه گروهدرمانی معنوی بر استرس، اضطراب و افسردگی مراقبین خانوادگی اثر داشت. بنابراین تدوین و توسعه چنین برنامههایی میتواند گامی مؤثر در جهت تخفیف مشکلات روانی مراقبین کودکان مبتلا به سرطان و متعاقب آن، حفظ و ارتقای کیفیت مراقبت ارائهشده توسط آنها به عضو بیمار خانواده باشد.