مقدمه
فعالیتهای ورزشی منظم، نقش چشمگیری در تقویت سیستم ایمنی بدن دارند [
1]. با وجود این، فعالیتهای ورزشی با شدت بالا یا طولانیمدت ممکن است دستگاه ایمنی فرد را با اختلال مواجه کرده و به التهاب حاد یا مزمن منجر شوند [
2]. در طی اینگونه فعالیتها سطوح شاخصهای التهابی بهطور معناداری افزایش مییابند [
3].
یکی از این شاخصهای التهابی، عامل نکروزدهنده تومور آلفا است. عامل نکروزدهنده تومور آلفا به عنوان یک سایتوکاین التهابی کلیدی عمل میکند که در شرایط التهاب توسط سلولهای ایمنی (مونوسیت، ماکروفاژ و سلولهای کشنده طبیعی)، سلولهای اندوتلیال و سلولهای ذخیرهکننده چربی، تولید شده و با تحریک فعالیت سلولکشی سلولهای کشنده طبیعی، رها کردن پروتئینهای فاز حاد و افزایش بیان مولکولهای چسبان سلولی، نقش مهمی در فرایند التهاب ایفا میکند [
4]. یکی دیگر از شاخصهای التهابی پروتئین واکنشگرC-است. پروتئین واکنشگر C، واکنشگر مرحله حاد است که عموماً به عنوان نشانگر التهاب سیستمیک استفاده میشود. پروتئین واکنشگر C، بهطور عمده توسط سلولهای کبدی، لنفوسیتها و منوسیتها تولید میشود [
4].
در تحقیقات متعددی گزارش شده که متعاقب تمرینات هوازی با شدت بالا عامل نکروزدهنده تومور آلفا و پروتئین واکنشگر C سرم بهطور معناداری نسبت به پیش از فعالیت افزایش مییابد [
5, 6]. پاسخ التهابی گاهی اوقات مضر بوده و گاهی اوقات اثرات حفاظتی دارد. التهاب از طریق حذف پاتوژنها، پاکسازی بقایای آسیبدیده سلولی وکمک به ترمیم و سازگاری سلولی اثر مفید خود را اعمال میکند و نهایتاً منجر به برقراری مجدد هموستاز در بدن میزبان میشود [
7].
از سویی، سایتوکاینهای التهابی میتوانند اثر مخربی به همراه داشته باشند، ازجمله افزایش احتمال آسیبدیدگی، سرکوب دستگاه ایمنی، درد، تأثیر منفی بر عملکرد و متابولیسم، نقش کلیدی در ایجاد سندرم خستگی مزمن و سندرم بیش تمرینی و در کل اختلال در هموستاز [
8].
راهکار جلوگیری یا کاهش اثرات منفی واکنشهای التهابی عبارتاند از: فعالسازی سیستمهای بازخورد منفی که شامل افزایش سایتوکاینهای ضدالتهابی، کاهش تعداد یا حساسیت گیرندههای سایتوکاینها، مهار آبشارهای سیگنالی، مهار گیرندههای مربوط به میانجیهای التهابی و فعالسازی سلولهای تنظیمکننده است [
4]. یکی از این راهکارهای مؤثر فعالسازی سیستمهای بازخورد منفی از طریق مصرف داروهای غیراستروئیدی ضدالتهابی است [
9].
مصرف این داروها جهت جلوگیری از اثرات منفی یادشده واکنشهای التهابی، بین ورزشکاران و بهخصوص ورزشکاران استقامتی رواج دارد [
10]، اما ثابت شده که مصرف طولانیمدت این قبیل داروها با اثرات نامطلوبی، مثل حالت تهوع، استفراغ، اسهال، یبوست و کمآبی بدن، کاهش اشتها، خارش، سردرد، خوابآلودگی، مشکلات معده و روده، نارسایی کلیه، نارسایی کبد، زخم معده، خونریزی طولانیمدت، ادم، مخصوصاً تورم زانو و اثرات نامطلوب قلبی عروقی همراه است [
10]. همچنین در افرادی که به مصرف داروهای غیراستروئیدی ضدالتهابی حساسیت دارند، ممکن است علائم آسم و آلرژی بروز کند [
11].
امروزه با توجه به اثرات نامطلوب مصرف داروهای ضدالتهابی و از سویی علاقهمندی ورزشکاران به مصرف مکملهای ضدالتهابی با منشأ طبیعی و عملکرد مؤثرتر این مکملهای طبیعی در جلوگیری یا تقلیل اثرات مخرب واکنشهای التهابی در مقایسه با داروهای ضدالتهابی سنتزی، سهولت دسترسی، کاهش عوارض جانبی و قیمت مناسب، مکملهای طبیعی به عنوان جایگزینهای شایسته برای داروهای صناعی، همواره مورد بحث بوده و اخیراً بهطور خاص مورد توجه محققین قرار گرفتهاند [
12].
زعفران یکی از گرانبهاترین ادویهجات محسوب میشود. این گیاه متعلق به خانواده زنبق است که بهطور گستردهای علاوه بر ایران در کشورهای حاشیه دریای مدیترانه از اسپانیا، فرانسه و یونان تا چین و هند کاشته میشود. تولید سالیانه زعفران در جهان حدوداً 250 تن است که بیش از 80 درصد آن در ایران برداشت میشود [
13].
مواد مؤثر اصلی زعفران کروسین، کروستین و سافرانال در زعفران وجود دارد که هرکدام به ترتیب مسئول رنگ، مزه و بوی زعفران هستند [
13]. این گیاه در طب سنتی به عنوان تسهیلکننده هضم غذا، اشتهاآور، آرامبخش، معرق، خلطآور و درمانکننده اختلالات کبد و کیسه صفرا، اسپاسم، کرامپ، التهاب مخاط بینی، آسم، برونشیت، تب، استفراغ، سرماخوردگی، اختلالات قلبی-عروقی و سرطان به کار رفته است [
14]. همچنین گزارش شده که زعفران خواص ضدالتهابی و آنتیاکسیدانی دارد [
14].
در خصوص اثر زعفران یا ترکیبات مؤثره آن بـر التهاب مطالعات بسـیار محـدودی انجام شده است. تاجیک و همکاران در تحقیقی عنوان کردند که تمرین مقاومتی به مدت دوازده هفته به همراه مصرف عصاره زعفران به میزان چهل میلیگرم در روز میزان-پروتئین واکنشگرC-را بهطور معناداری در مقایسه با گروه کنترل کاهش میدهد [
15].
عجمان و همکاران نیز در تحقیقی با بررسی اثر عصاره زعفران بر فعالیت آنزیم پاراکسوناز-1 و میزان پروتئین واکنشگر C سرم زنان جوان سالم پس از یک جلسه تمرین مقاومتی حاد عنوان کردند که چهار هفته مصرف عصاره زعفران (سی میلیگرم در روز) به همراه تمرین مقاومتی حاد، بر پروتئین واکنشگر C تأثیر نداشته، اما میزان پاراکسوناز-1 را بهطور معناداری افزایش داد [
16].
اکبری و همکاران در تحقیق گزارش کردند که مصرف هشت هفتهای عصاره زعفران (پنجاه میلیگرم به ازای هر کیلوگرم وزن) در موشهای ویستار موجب شد میزان اینترلوکین 6و مالوندیآلدئید آزمودنیهای گروه مصرفکننده در مقایسه با گروه کنترل بهطور معناداری متعاقب فعالیت هوازی واماندهساز کمتر افزایش یابد [
17].
با بررسی تحقیقات انجامشده در زمینه اثر عصاره زعفران بر واکنشهای التهابی میتوان عنوان کرد که تحقیقات معدودی در این زمینه انجام شده، بخشی با استفاده از آزمودنیهای انسانی بودهاند [
16 ،
15] که در مرحله اجرا متغیرهای مزاحم، ازجمله تغذیه، سطوح آمادگی پیش از تمرین و غیره که در کسب نتیجه مؤثرند، کنترل نشدهاند. همچنین نتایج حاصل از این تحقیقات نیز ناهمسو هستند، در بعضی تحقیقات اثرات کاهنده بر التهاب داشته [
15] و در بعضی موارد بدون تأثیر [
16] گزارش شده است.
بنابراین از آنجا که انجام تمرینات ورزشی شدید، احتمالاً با توسعه استرس اکسایشی و التهاب همراه است و موجب بروز آسیب بافتی، بهخصوص در عضلات اسکلتی و کاهش عملکرد جسمانی در افراد فعال میشود و مصرف برخی مکملها و مواد ضداکسایشی و ضدالتهابی میتواند رهایش این عوامل را محدود کرده و از آسیبها و مشکلات بعدی تولید آنها در ورزشکاران جلوگیری کند. از سویی، عصاره زعفران با داشتن ترکیبات آنتیاکسیدانی و ضدالتهابی به عنوان یک داروی طبیعی شناخته شده و این احتمال وجود دارد که مصرف عصاره زعفران در جلوگیری از اثرات مخرب تمرینات سنگین ناشی از وقوع التهاب در ورزشکاران مفید باشد.
با توجـه به تحقیقات اندک و ناهمسو در زمینـه مکمـلیاری عصاره زعفران بر واکنشهای التهابی ناشـی از فعالیتهـای ورزشـی هنوز این سؤال مطرح است که آیا مکملیاری عصاره زعفران میتواند از بـروز واکنشهای التهابی ناشی از انجام فعالیتهـای ورزشـی هـوازی با شدت بالا جلوگیری کرده یا دست کم باعث کاهش اثرات نامطلوب آن شود؟ از این رو، مطالعـه حاضـر به منظور بررسی تأثیر تعاملی یک دوره تمرین هوازی و مصرف عصاره زعفران بر پروتئین واکنشگر C و عامل نکروزدهنده تومور آلفای سرم موشهای صحرایی متعاقب فعالیت هوازی حاد واماندهساز بود.
مواد و روشها
نمونه ها
پژوهش حاضر به روش مطالعـه تجربـی شصت سر موش صحرایی نر هشت هفتهای با وزن تقریبی 240-200 انجام شد. حجم نمونه مطالعه حاضر بر اساس نتایج تحقیقات پیشین، در سطح معناداری پنج درصد (خطای نوع اول) و توان آماری 95 درصد (خطای نوع دوم) و با استفاده از نسخه 1/2/18 نرمافزار Medcalc (دوازده موش در هر گروه) تعیین شد. موشها از مرکز پرورش حیوانات آزمایشگاهی دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی لرستان تهیه شدند.
بـرای نگهـداری موشهای صحرایی از قفسهـای جـنس پلـی کربنـات شـفاف با قابلیت اتـو کـلاو اسـتفاده شـد. بـرای جـذب ادرار و مـدفوع حیوانات و راحتی آنها از تراشه و بریـدههـای چـوب اسـتریل استفاده شد. یک روز در میان شستوشوی قفسها انجـام و تراشههای چـوب نیـز تعـویض شد. دمـای مطلـوب سـالن نگهداری حیوانات 20 تا 24 درجه سانتیگراد و رطوبت نسـبی حدود 55 تا 65 درصد کنتـرل و ثبـت شـد. چرخـه روشـنایی تـاریکی نیـز هـر دوازده سـاعت یـکبـار بـهطـور دقیـق توسـط تنظــیمکننــده الکترونیکــی نــور ســالن نگهــداری حیوانــات آزمایشگاهی رعایت شد.
طی دوره پژوهش، مـوشهـا بـه آب و غـذای مخصـوص حیوانات آزمایشگاهی دسترسی آزادانه داشتند. یک هفتـه پس از انتقال مـوشهـا بـه محـیط آزمایشگاهی موشها غربالگری شدند و 48 سر موش صحرایی با وزن تقریبی 8±212 گرم موشهای که معیارهای ورود به تحقیق را که شامل توانایی دویدن با سرعت 6/16 متر بر دقیقه و به مدت پنج دقیقه روی تردمیل (تردمیل دوازده کاناله TURBO T310 ساخت کره) نر بودن، سلامت کامل (از لحاظ آسیبدیدگی ظاهری و مشکل آناتومیکی) و عدم استفاده در تحقیقات گذشته بود، انتخاب شدند.
همچنین معیار خروج از مطالعه، آسیبدیدگی یا مرگ در خلال دوره تحقیق، عدم توانایی در اجرای کامل پروتکل تمرینی و عدم تحمل لوله گاواژ به دلیل مشکلات آناتومیکی و غیره و مؤنث بودن بود. تمام موشها پس از همسانسازی در وزن به صورت تصادفی به چهار گروه (هر گروه دوازده سر موش) C: گروه کنترل (بدون تمرین + دو میلیلیتر آب مقطر)، عصاره زعفران: گروه عصاره (بدون تمرین + صد میلیگرم عصاره آبی زعفران+دو میلیلیتر آب مقطر)، AT: گروه تمرین (هشت هفته تمرین استقامتی + دو میلیلیتر آب مقطر) تمرین هوازی+عصاره زعفران: گروه ترکیبی، تمرین + عصاره (هشت هفته تمرین استقامتی + صد میلی گرم عصاره زعفران + دو میلیلیتر آب مقطر) تقسیم شدند.
گروههای تمرین هوازی و تمرین هوازی+عصاره زعفران به مدت هشت هفته، پنج جلسه تمرین در هفته (روزهای پنجشنبه و جمعه تمرین انجام نمیشد)، روی نوار گردان (شیب صفر درجه) دویدند. در
جدول شماره 1، جزئیات پروتکل تمرینی ارائه شده است.
در ابتدا و انتهای هر جلسه تمرین موشها جهت گرم و سرد کردن در هر مرحله به مدت پنج دقیقه با سرعت 16/66 متر بر دقیقه میدویدند [
18].
همچنین موشهای گروههای C و عصاره زعفران همزمان با برنامه تمرینی هفته هشتم دو گروه دیگر (یک هفته پیش از وامانده شدن) به مدت یک هفته، پنج روز متوالی هفته و هر روز یک جلسه (بین پنج تا پانزده دقیقه) با سرعت 16/6 تا 20 متر بر دقیقه روی تردمیل با شیب صفر درصد دویدند [
18]. در انتهای هفته هشتم تحقیق متعاقب 72 ساعت استراحت پس از آخرین جلسه تمرین نیمی از موشهای هر چهار گروه (هر گروه شش سر و در مجموع 24 سر موش) بهطور تصادفی ساده انتخاب و پس از بیهوشی جراحی شدند و نیم دیگر باقیمانده از موشهای تمام گروهها وامانده شده (هر گروه شش سر و در مجموع 24 سر موش) و بلافاصله بیهوش سپس جراحی شدند.
واماندهسازی بدین شکل بود که ابتدا به مدت سه تا پنج دقیقه با سرعت هشت متر در دقیقه موشها روی تردمیل دویدند و سپس سرعت نوار گردان هر دقیقه، دو متر بر دقیقه افزایش یافت تا سرعت به بیست متر بر دقیقه رسید. در این مرحله، موشها به مدت پنج دقیقه دویده و سپس سرعت نوار گردان به 25 متر در دقیقه افزایش یافت. در این مرحله نیز به مدت ده دقیقه دویدند. در انتها سرعت نوار گردان به سی متر در دقیقه افزایش یافت و این سرعت تا زمان رسیدن آزمودنی به واماندگی حفظ شد. این پروتکل فزاینده واماندهساز با توجه به هزینه انرژی طراحی شده و شدت آن در زمان واماده شدن تقریباً 70 تا 94 درصد حداکثر اکسیژن مصرفی بود [
19]. زمانی که موشها در هر مرحله از واماندهسازی سه بار به شوک الکتریکی تعبیهشده در ابتدای تردمیل واکنش نمیدادند و به حالت خوابیده به پشت باقی میماندند، وامانده محسوب شده و بلافاصله جراحی میشدند [
19].
نحوه تهیه و خوراندن عصاره آبی زعفران بدین شکل بود که کلاله خشک زعفران خوراکی معروف به زعفران پوشالی قائنات تهیه شد. سپس برای آماده کردن عصاره آبی زعفران از روش خیساندن استفاده شد. به این ترتیب که پس از ریختن کلاله خشکشده زعفران در داخل ظرف شیشهای استوانهای (بشر) به ازای هر یک گرم کلاله زعفران، ده میلیلیتر آب مقطر به ظروف اضافه شد و به مدت 72 ساعت در دمای سی درجه سانتیگراد روی دستگاه چرخاننده به آرامی مخلوط شد تا استخراج به خوبی صورت گیرد. سپس مخلوط حلال و گیاه توسط صافی از هم جدا شد تا عصاره اولیه به دست آید. عصاره اولیه وارد دستگاه تقطیر در خلأ شده و در دمای هشتاد درجه سانتیگراد حلال آنها به آرامی تبخیر شد و عصاره تغلیظشده به دست آمد. محلول حاصل به مدت دو هفته در دستگاه بنماری با دمای 55 درجه سانتیگراد قرار گرفت تا حلال عصاره نیز به آرامی تبخیر شده و پودر عصاره به جا بماند [
20].
پودر عصارهها تا زمان استفاده در فریزر و در دمای منفی بیست درجه سانتیگراد نگهداری شد. موشهای گروه عصاره و گروه ترکیبی تمرین + عصاره زعفران را به میزان صد میلیگرم به ازای هر کیلوگرم وزن بدن در دو میلیلیتر آب مقطر حل شده، روزانه یک وهله رأس ساعت هشت صبح و هفت روز هفته به مدت هشت هفته از طریق گاواژ دریافت کردند. همزمان به موشهای گروه دارونما و گروه تمرین نیز روزانه به همان میزان دو میلیلیتر آب مقطر به عنوان حلال عصاره زعفران گاواژ شد [
21].
در انتهای پروتکل هشت هفتهای پژوهش وزن حیوانات از طریق ترازوی دیجیتالی 0/01 (ساخت ژاپن) اندازهگیری شد. بدین شکل که وزن همه موشهای صحرایی 24 ساعت قبل از جراحی از طریق این نوع ترازو اندازهگیری و ثبت شد.
طرز تهیه سرم و سنجش فاکتورهای التهابی
جهت اندازهگیری میزان عامل نکروزدهنده تومور آلفا و پروتئین واکنشگر C تمام موشها در دو مرحله قربانی شدند. مرحله اول (بلافاصله پیش از واماندهسازی)، در انتهای هشت هفته تمرین متعاقب 72 ساعت عدم فعالیت ورزشی نیمی از موشها (هر گروه شش سر و درمجموع 24 سر موش) مرحله دوم؛ در انتهای هشت هفته تمرین متعاقب 72 ساعت عدم فعالیت ورزشی نیم باقیمانده دیگر پس از واماندهسازی با داروی دی اتیل اتر بیهوش شدند (بیهوشی با استفاده از محفظه شیشهای دردار محتوی پنبه آغشته به دی اتیل اتر انجام شد که پس از گذشت سه تا پنج دقیقه حیوان در بیهوشی مناسب قرار میگرفت).
سپس توسط متخصصین کارآزموده، جراحی قفسه سینه انجام و خونگیری از بطن چپ انجام گرفته و سپس نمونههای جمعآوریشده با سرعت چهار هزار دور در دقیقه و به مدت پانزده دقیقه در دمای چهار درجه سانتیگراد سانتریفیوژ و سرم آن جدا شد. نمونههای سرم برای مرحله بعدی پژوهش در دمای منفی70 درجه نگهداری شد.
غلظت عامل نکروزدهنده تومور آلفا و پروتئین واکنشگر C به روش کمّی و با استفاده از روش الایزا با استفاده از کیتهای تجاری الایزا (USA, Assaypro co, RAT Eliza Kit) بر اساس دستورالعمل شرکت سازنده تعیین شد. ضریب تغییرات برون آزمونی و حساسیت روش اندازهگیری به ترتیب برای کیتواکنشگرC 6/8 درصد و 0/04 نانوگرم بر میلیلیتر و برای عامل نکروزدهنده تومور آلفا 4/6 درصد و بیست پیکوگرم بر میلیلیتر بود. هر اندازهگیری دوبار انجام شد.
روش تجزیه وتحلیل اطلاعات
از آمار توصیفی برای تعیین شاخصهای مرکزی (میانگین) و پراکندگی (انحراف معیار) استفاده شد. پس از تأیید توزیع نرمـال دادهها بـا استفاده از آزمون کولموگروف-اسمیرنف دادههای خام توسط نرمافزار آماری SPSS نسخه 16 و با استفاده از آزمون تحلیل واریانس یکطرفه و آزمون تعقیبی توکی در سطح معناداری 05/P≤0 تجزیه و تحلیل شد.
یافتهها
جدول شماره 2، میانگین±انحراف معیار، نتایج آزمون تحلیل واریانس یکطرفه و آزمون تعقیبی توکی وزن و زمان وامانده شدن گروههای مختلف را نشان میدهد.
بر اساس نتایج موجود در این جدول بین مقادیر وزن، آزمودنیها، در پیشآزمون گروههای مورد مطالعه اختلاف معناداری وجود ندارد (05/P<0). با وجود این، در پسآزمون (انتهای تحقیق) این اختلاف مشاهده شد (05/P<0). همچنین میانگین وزن تمام گروهها، در پسآزمون (انتهای تحقیق) نسبت به پیش آزمون (ابتدای تحقیق) بهطور معناداری افزایش یافت که با توجه به افزایش سن موشهای جوان، طبیعی بود (05/P<0).
بر اساس نتایج آزمون تعقیبی توکی که در
جدول شماره 2 ارائه شده است، میانگین وزنی گروه AT+SE در مقایسه با گروه SE (0/018=P) و گروه C (0/001=P) همچنین گروه AT در مقایسه با گروه SE (0/021=P) و گروه C (0/013=P) به طور معناداری کمتر بود. بین میانگین وزنی سایر گروهها اختلاف معناداری مشاهده نشد (05/P>0).
همچنین بر اساس نتایج موجود در
جدول شماره 2 اختلاف معناداری بین زمان وامانده شدن گروههای مختلف وجود دارد (05/P<0). بر اساس نتایج آزمون تعقیبی توکی که در این جدول ارائه شده است میانگین زمان وامانده شدن گروه گروه تمرین هوازی+عصاره زعفران در مقایسه با گروه C (0/001=P)، گروه عصاره زعفران (0/001=P)، گروه تمرین هوازی (0/031=P) و در گروه تمرین هوازی در مقایسه با گروه C (0/001=P) و گروه SE (0/001=P) بهطور معناداری بیشتر بود. بین میانگین زمان وامانده شدن سایر گروهها اختلاف معناداری مشاهده نشد (05/P>0).
جدول شماره 3، میانگین±انحراف معیار، نتایج آزمون تحلیل واریانس یکطرفه و آزمون تعقیبی توکی عامل نکروزدهنده تومور آلفا و پروتئین واکنشگر C گروههای مختلف را نشان میدهد.
بر اساس نتایج موجود در این جدول بین مقادیر عامل نکروزدهنده تومور آلفای سرم گروههای مختلف در پیش از واماندهسازی (در حالت استراحت پس از دوره هشت هفتهای تحقیق) اختلاف معناداری وجود ندارد (05/P>0). با وجود این، پس از واماندهسازی این اختلاف مشاهده شد (05/P<0).
بر اساس نتایج آزمون تحلیل واریانس یکطرفه که در
جدول شماره 3 ارائه شده است، متعاقب یک وهله فعالیت واماندهساز هوازی نسبت به پیش از واماندهسازی عامل نکروزدهنده تومور آلفای سرم موشهای تمام گروهها [(0/001=P) C، (0/001=P) تمرین هوازی، (0/006=P) تمرین هوازی و (0/012=P) تمرین هوازی+عصاره زعفران] بهطور معناداری افزایش نشان داد. بر اساس نتایج آزمون تعقیبی توکی که در
جدول شماره 3 ارائه شده است، متعاقب واماندهسازی میزان عامل نکروزدهنده تومور آلفای گروه تمرین هوازی+عصاره زعفران در مقایسه با سایر گروهها بهطور معناداری کمتر بود (05/P<0). همچنین میزان عامل نکروزدهنده تومور آلفا سرم گروه تمرین هوازی در مقایسه با گروههای عصاره زعفران (0/043=P) و C (0/039=P) بهطور معناداری کمتر بود. از سویی بین میزان عامل نکروزدهنده تومور آلفا سرم گروههای عصاره زعفران و C تفاوت معناداری مشاهده نشد (0/088=P).
تصویر شماره 1 نتایج آزمون توکی در در بررسی اختلاف عامل نکروزدهنده تومور آلفای سرم بین گروهها را نشان داده شده است.
بحث
نتایج بهدستآمده از پژوهش حاضر نشان داد که یک وهله فعالیت واماندهساز هوازی باعث افزایش معنادار غلظت عامل نکروزدهنده تومور آلفا و پروتئین واکنشگر C- سرمی تمام گروهها شد. با وجود این، میزان این شاخصها در گروه توأم تمرین هوازی + عصاره زعفران در مقایسه با سایر گروهها بهطور معناداری افزایش کمتری داشت. همچنین میزان شاخصهای یادشده در گروه تمرین هوازی در مقایسه با گروههای کنترل و عصاره زعفران کمتر بود.
نتایج پژوهش حاضر در خصوص افزایش غلظت عامل نکروزدهنده تومور آلفا و پروتئین واکنشگر C-سرم متعاقب یک وهله فعالیت واماندهساز هوازی همسو با نتایج تحقیق، دوناتو و همکاران و همچنین نتو و همکاران است [
5, 6]. دوناتو و همکاران در تحقیقی گزارش کردند متعاقب یک وهله فعالیت واماندهساز مقادیر اینترلوکین 6 و پروتئین واکنشگر C سرم موشها بهطور معناداری افزایش مییابد [
5].
همچنین نتو و همکاران متعاقب یک وهله فعالیت واماندهساز افزایش معنادار IL-6 و پروتئین واکنشگر C عضله و بافت چربی موشها را گزارش کردند [
6]. فعالیتهای هوازی واماندهساز به عنوان یک عامل فشارآفرین جسمانی با اعمال فشار مکانیکی-متابولیکی، تجمع کلسیم درون سلولی (تشدید فرایند پروتئولیز) و حتی با افزایش فشار اکسایشی ناشی از انفجار نوتروفیلی (افزایش پراکسیداسیون فسفولیپیدهای غشایی) باعث فعالسازی عامل هستهای کاپایی و پیامدهای بعدی آن، یعنی بروز التهاب (آغاز آبشار واسطههای التهابی) میشود [
22].
از دیگر عوامل مؤثر بر رهایش شاخصهای التهابی در سرم میتوان به آسیب عضلانی، تحریک دستگاه عصبی سمپاتیکی و به دنبال آن کاهش ذخایر گلیکوژن عضلانی اشاره کرد [
22]. همچنین افزایش سطوح کاتکولامینها و کورتیکواستروئیدها در فعالیتهای شدید از یک طرف با تأثیر بر گیرندههای بتا آدرنرژیک سلولهای کبدی باعث افزایش سنتز IL-6 و به ترتیب منجر به ترشح عامل نکروزدهنده تومور آلفاIL-1 ، و پروتئین واکنشگر C شده [
23] و از طرف دیگر با فراخوانی لکوسیتها به محل آسیبدیده منجر به لکوسیتوز شده که خود آغازگر آبشاری از واکنشهای التهابی است [
22].
به نظر میرسد در تحقیق حاضر، شدت فعالیت از طریق سازوکار پارگی و آسیب عضلانی در سطح سارکومری و تغییرات هورمونی، ازجمله افزایش آدرنالین و کورتیزول و آسیبهای اکسیداتیو باعث افزایش عامل نکروزدهنده تومور آلفا و پروتئین واکنشگر C سرمی شده است. محققین عوامل مختلفی برای کاستن شاخصهای التهابی معرفی کردهاند که میتواند تا حدودی تعدیلکننده این آبشار التهابی باشد، ازجمله روشهای پیشنهادی استفاده از گیاهان دارویی ضدالتهابی است.
در مهمترین یافته تحقیق حاضر مشخص شد که متعاقب واماندهسازی میزان عامل نکروزدهنده تومور آلفا و پروتئین واکنشگر C سرم گروه توأم تمرین هوازی + عصاره زعفران نسبت به سایر گروهها بهطور معناداری کمتر بود. دلایل افزایش شاخصهای التهابی در بخش قبلی ذکر شد؛ بنابراین هر آزمایشی که بتواند بر این عوامل تأثیرگذار باشد، میتواند بر التهاب نیز مؤثر باشد. با توجه به ترکیبات عصاره زعفران احتمالاً این عصاره از دو طریق عمده منجر به تعدیل شاخصهای التهابی اندازهگیری شده در تحقیق جاری شده است.
اولین مسیر تأثیر مستقیم بر پیشسازهای تحریککننده واکنشهای التهابی است. بدین صورت که عصاره زعفران کموتاکسی لوکوسیتها و مونوسیتهای خون را که در التهاب نقش کلیدی دارند، کاهش میدهد [
24]. به علاوه عصاره زعفران تأثیر بلوکهکننده بر سیکلواکسیژناز 1 و 2 دارد [
24].
همچنین کروسین و کروستین موجود در زعفران فعالسازی عامل هستهای کاپایی NF-kB که باعث افزایش رونویسی از ژنهای سایتوکاینهای پیشالتهابی میشود را مهار میکند [
14]. مصرف عصاره زعفران با افزایش ظرفیت آنتیاکسیدانی تام پلاسما از طریق افزایش بیان ژن آنزیمهای آنتیاکسیدانی (افزایش غلظت فاکتور هستهای اریتروئید 2 مرتبط با فاکتور2 ) و تقویت سیستم دفاع ضداکسایش غیرآنزیمی [
14]، همچنین جمعکنندگی مستقیم رادیکالهای آزاد، به روش اکسیده شدن فلاونوئیدها توسط رادیکالهای آزاد، قابلیت به دام اندازی یون فریک (جلوگیری از واکنش هابر ویس توسط فلاونوئیدها)، قابلیت مسدودکنندگی فلاونوئیدها بر تولید نیترید اکساید و اکساتین اکسیداز از یک سو باعث تقلیل اثرات تخریبی استرس اکسایش ناشی از فعالیتهای واماندهسازی و درنتیجه کاهش برانگیخته شدن آبشار التهابی و تقلیل رهایش عامل نکروزدهنده تومور آلفا و پروتئین واکنشگر C میشود و از طرفی رونویسی از ژنهای شاخصهای التهابی را که توسط گونههای اکسیژنی فعال تحریک میشوند، تقلیل میدهد [
25].
یکی دیگر از مسیرهای مهمی که در خلال تمرینات واماندهساز منجر به تحریک سایتوکاینها و رهایش آنها در سرم میشود، ایسکمیـ-خونرسانی مجدد 22 است. فلاونوئیدهای موجود در عصاره زعفران در خلال این رخداد با کاهش تعداد لکوسیتهای ساکن، التهاب را کاهش میدهند [
25]؛ بنابراین ترکیبات موجود در عصاره زعفران از یک سو بهطور مستقیم موجب تقلیل واکنشهای التهابی میشود و از سویی با تأثیر کاهنده بر استرس اکسیداتیو، فشار اکسایشی ناشی از رادیکالهای آزاد را کاهش داده و از آسیب ماکرومولکولها، ازجمله پروتئینها، غشای لیپیدها، دیانای عضلانی جلوگیری میکند؛ بنابراین تأثیر مطلوبی در کاهش تولید سایتوکاینهای التهابی دارند که در تحقیق حاضر نیز در گروه توأم تمرین هوازی + عصاره زعفران این کاهش دیده شد.
نتایج این بخش از تحقیق با نتایج تحقیقات نصری و همکاران و اکبری و همکاران که اثرات ضدالتهابی زعفران را گزارش کردند، همسو است [
26 ،
17]. اکبری و همکاران در تحقیقی گزارش کردند مصرف هشت هفتهای عصاره زعفران (پنجاه میلیگرم به ازای هر کیلوگرم وزن) در موشهای ویستار موجب شد میزان اینترلوکین 6 و مالوندیآلدئید آزمودنیهای گروه مصرفکننده در مقایسه با گروه کنترل بهطور معناداری متعاقب فعالیت هوازی واماندهساز کمتر افزایش یابد [
17].
نصری و همکاران نیز در تحقیقی با بررسی اثر ضدالتهابی زعفران (با تزریق فرمالین) و ترکیبات مؤثره آن در موشهای نر کوچک عنوان کردند عصاره زعفران (5/2، 5 و 10 میلیگرم بر کیلوگرم) التهاب را به ترتیب 30، 66 و 80 درصد مهار میکند، اما سافرانال و کروسین در این مورد اثری ندارند [
26].
نکته قابل ذکر در خصوص نتایج حاصل از تحقیق حاضر این است که مصرف عصاره زعفران نتوانست از افزایش معنادار شاخصهای التهابی متعاقب وامانده سازی جلوگیری کند که احتمالا ناشی از این موضوع است که مسیرهای متعددی درگیر در تحریک واکنشهای التهابی هستند که عصاره زعفران نمیتواند بر آنها تأثیرگذار باشد، ازجمله اعمال فشار مکانیکی و آسیبهای ناشی از آن، همچنین فشارهای متابولیکی، ازجمله کاهش ذخایر گلیکوژن عضلانی، از سویی تحریک دستگاه عصبی سمپاتیکی و تجمع کلسیم درون سلولی (تشدید فرایند پروتئولیز) [
27].
از سویی مزایای واکنشهای حاد التهابی را در برقراری هموستاز و نقش مثبت واکنشهای التهابی در سازگاریهای سلولی نسبت به ورزش [
27] باید مدنظر داشت که بلوکه کردن کامل واکنشهای التهابی را از لحاظ علمی بهطور کامل زیر سؤال میبرد؛ بنابراین جلوگیری نکردن از افزایش عامل نکروزدهنده تومور آلفا و پروتئین واکنشگر C-سرمی را در گروه ترکیبی تمرین عصاره در تحقیق حاضر نمیتوان یک عامل منفی در نظر گرفت. هرچند که در تحقیق حاضر شاخص های مرتبط با استرس اکسیداتیو اندازهگیری نشد که بهطور حتم در مورد تأثیرات آنتیاکسیدانی عصاره زعفران ابراز نظر کرد. این مورد یکی از محدودیتهای تحقیق حاضر بود و بر اساس تحقیقات پیشین به اثر آنتیاکسیدانی زعفران اشاره شد.
از سویی با توجه به اینکه متعاقب واماندهسازی عامل نکروزدهنده تومور آلفا و پروتئین واکنشگر C سرمی گروه تمرین هوازی نسبت به گروه کنترل و گروه عصاره زعفران تغییر معنادار کمتری داشت، میتوان عنوان کرد که هشت هفته تمرین هوازی در کسب نتایج حاصل از گروه توأم تمرین هوازی + عصاره زعفران مؤثر است. فعالیتهای هوازی منظم به دلایلی متنوعی منجر به تقلیل واکنشهای التهابی در خلال فعالیتهای واماندهساز میشوند که میتوان به برخی از آنها، ازجمله کاهش وزن و لپتین، افزایش آدینوپوکتین و حساسیت انسولینی [
2] کاهش تولید سیتوکینها از بافتهای غیر از بافت چربی مثل عضلات اسکلتی و سلولهای منو نوکلئر، بهبود عملکرد سلولهای اندوتلیال، تقویت سیستم دفاع آنتیاکسیدانی آنزیمی و غیرآنزیمی [
2]-افزایش سطوح سایتوکاین ضدالتهابی، ازجمله اینترلوکین 10 اشاره کرد [
2].
این تحقیق محدودیتهایی داشت که عبارتاند از: مطالعه روی نمونههای حیوانی، عدم اندازهگیری سایر شاخصهای التهابی و ضدالتهابی و شاخصهای استرس اکسایش و ضداکسایش بود که میتوانست در مشخص کردن دقیق مسیرهای ضدالتهابی عصاره زعفران مؤثر باشد. توصیه میشود با دُزهای متفاوت عصاره زعفران و سایر عصارههای گیاهی ضدالتهابی همراه با شدتهای تمرینی مختلف تحقیقات آتی انجام شود. همچنین در پژوهشهای آینده زمان نمونهبرداری و سایر شاخصهای التهاب و ضدالتهابی اندازهگیری شوند.
نتیجهگیری
نتایج پژوهش حاضر نشان داد که یک دوره فعالیت هوازی به تنهایی و توأم با مصرف عصاره زعفران موجب تقلیل شاخصهای التهابی ناشی از فعالیت واماندهساز هوازی میشود. با وجود این،-عصاره زعفران به تنهایی تأثیر معناداری در تقلیل واکنشهای التهابی ناشی از فعالیت واماندهساز هوازی ندارد. این مطالعه نشان میدهد که مصرف عصاره زعفران توسط ورزشکاران رشتههای هوازی درگیر در فعالیتهای واماندهساز گرچه نمیتواند از افزایش معناداری شاخصهای التهابی جلوگیری کند، احتمالاً موجب تقلیل واکنشهای التهابی و درنتیجه کاهش اثرات نامطلوب ناشی از واکنشهای التهابی میشود.
ملاحظات اخلاقی
پیروی از اصول اخلاق پژوهش
این مقاله برگرفته از طرح پژوهش با کد ثبتی 15664-166374 که در دانشگاه آیتالله العظمی بروجردی (ره) به ثبت رسیده است (کد اخلاق به شماره IR-ABRUH-1397380210-1)
حامی مالی
دانشگاه آیتالله العظمی بروجردی (ره) به عنوان حامی مالی طرح این پژوهش بوده است.
مشارکت نویسندگان
تمامی نویسندگان در طراحی، اجرا و نگارش بخشهای پژوهش حاضر مشارکت داشتهاند.
تعارض منافع
بنابر اظهار نویسندگان این مقاله تعارض منافع ندارد.
تشکر و قدردانی
نویسندگان از مسئولین دانشگاه آیتالله العظمی بروجردی (ره) به دلیل تأمین مالی این طرح و از ورزشکارانی که در انجام این طرح به عنوان آزمودنی همکاری کردند، سپاسگزاری میکنتد.