پیام خود را بنویسید
دوره 14، شماره 1 - ( 2-1403 )                   جلد 14 شماره 1 صفحات 62-54 | برگشت به فهرست نسخه ها


XML English Abstract Print


Download citation:
BibTeX | RIS | EndNote | Medlars | ProCite | Reference Manager | RefWorks
Send citation to:

Fallahi Z, Aleyasin S A. The Effectiveness of Logotherapy on Pain Coping Strategies/ Psychological Capital and Death Anxiety in women with Breast Cancer. cmja 2024; 14 (1) :54-62
URL: http://cmja.arakmu.ac.ir/article-1-976-fa.html
فلاحی زهرا، آل یاسین دکتر سید علی. اثر بخشی معنا درمانی بر راهبرد های مقابله با درد، سرمایه های روانشناختی و اضطراب مرگ در زنان مبتلا به سرطان سینه. فصلنامه طب مکمل. 1403; 14 (1) :54-62

URL: http://cmja.arakmu.ac.ir/article-1-976-fa.html


1- کارشناسی ارشد روان‌شناسی بالینی، گروه روان‌شناسی بالینی، دانشکده‌ی علوم انسانی، واحد آشتیان، دانشگاه آزاد اسلامی، آشتیان، ایران
2- استادیار روان‌شناسی بالینی، گروه روان‌شناسی بالینی، دانشکده‌ی علوم انسانی، واحد آشتیان، دانشگاه آزاد اسلامی، آشتیان، ایران & استادیار روان‌شناسی بالینی، گروه روان‌شناسی بالینی، دانشکده‌ی علوم انسانی، واحد آشتیان، دانشگاه آزاد اسلامی، آشتیان، ایران ، Aleyasin_psychology@yahoo.com
متن کامل [PDF 744 kb]   (496 دریافت)     |   چکیده (HTML)  (1405 مشاهده)
متن کامل:   (680 مشاهده)
ﻣﻘﺪﻣﻪ
سرطان پستان یکی از بیماری‌های مهم و چالش‌برانگیز حال حاضر در دنیا است. با توجه به اینکه هر تغییری در زندگی انسان با استرس همراه است، اطلاع از ابتلا به سرطان پستان نیز استرس‌های منحصربه‌خود را دارد. از جمله پیامدهای این بیماری می‌تواند بروز عصبانیت، خشم، افسردگی، احساس تنهایی، پوچی، بی‌معنایی، حسادت، کینه‌توزی و همانند آن باشد. در طول چهار دهه‌ی اخیر، افزایش میزان بروز سرطان پستانْ آن را در زمره‌ی بیشترین بدخیمی‌ها در میان زنان ایرانی قرار داده است و زنان ایرانی را یک دهه زودتر از همتایانشان در کشورهای پیشرفته تحت تأثیر قرار می‌دهد (1). حجم وسیعی از مطالعاتی که در حوزه‌ی درد به انجام رسیده، حاکی از آن است که عواملی مانند هیجان‌ها، بافت محیطی و اجتماعی و فرهنگی، معنی درد برای فرد و شناخت‌های مرتبط با درد به همراه جنبه‌های زیست‌شناختی درد در فرایند مقابله با درد و چگونگی واکنش به آن نقش عمده‌ای دارند (2). متخصصان بالینی و پژوهشگران به‌نحو فزاینده‌ای به این واقعیت رسیده‌اند که راهبردهای مقابله‌ای در تجربه‌ی روان‌شناختی و فیزیولوژیک درد نقش واسطه‌ای قدرتمندی ایفا می‌کنند. مقابله به تلاش‌های فکری، هیجانی و رفتاری فرد در هنگام روبه‌رو شدن با فشارهای روانی به‌منظور غلبه بر عوارض یا تحمل و به حداقل رساندن آن اطلاق می‌شود (2). پژوهشگران بر این باورند که راهبردهای مقابله‌ای ادراک افراد از شدت درد و همچنین، توانایی آن‌ها برای کنترل و تحمل درد و نیز استمرار فعالیت‌های روزمره را تحت تأثیر قرار می‌دهد (2). پژوهش‌ها حاکی از آن است که اختلال در سرمایه‌های روان‌شناختی در زنان مبتلا به سرطان پستان باعث کاهش عملکرد آنان می‌شود. سرمایهی روان‌شناختی سازه‌ای ترکیبی و به‌هم‌پیوسته است که چهار مؤلفه‌ی ادراکی-شناختی یعنی امید، خوش‌بینی، خودکارآمدی و تاب‌آوری را در بر دارد. این مؤلفه‌ها در فرایندی تعاملی و ارزشیابانه، به زندگی فرد معنا می‌بخشند و تلاش فرد را برای تغییر موقعیت‌های فشارزا تداوم می‌دهند (3) تاب‌آوری یکی از مؤلفه‌های مفید و مهم در سلامت روان تلقی می‌شود. برخلاف عوامل ثابت ژنتیکی، نشان داده شده است که ظرفیت‌های سرمایهی روان‌شناختی انعطاف‌پذیر است و احتمال اینکه بتوان میزانی از رشد و توسعه را در طول حیات فرد، با توجه به عوامل موقعیتی مطلوب، انگیزش خاص در آن برهه از زمان، شوک روحی و روانی و حتی روان‌درمانی جامع ایجاد کرد، همواره وجود دارد (4). این مفهوم به افراد کمک می‌کند تا یک سبک مقابله‌ی فعال را پرورش دهند(5). به عبارت دیگر، سرمایهی روان‌شناختی به ویژگی‌های شخصیتی مؤثر در عملکرد فرد، شامل احترام به خود، اعتمادبه‌نفس، پاسخ‌گویی، مسئولیت‌پذیری، ثبات عاطفی، انعطاف‌پذیری، تاب‌آوری، خوشبینی و امید اشاره می‌کند. ترس از مرگ بخشی از افکار انسان در طول تاریخ بوده است. یالوم بیان می‌کند که انسان‌ها در طول تاریخ دانسته‌اند که رشد می‌کنند، شکوفا می‌شوند و به‌ناچار می‌میرند. برای عده‌ای مرگ همراه با ترس، جدایی، از دست دادن کنترل و بی‌معنی بودن است. اضطراب مرگ سازه‌ای چندبعدی است که مؤلفه‌های انگیزشی، شناختی و هیجانی را در بر می‌گیرد و در مراحل مختلف زندگی و رویدادهای فرهنگی و اجتماعی تغییر می‌کند. اضطراب مرگ با کاهش رضایت از زندگی، کاهش کیفیت زندگی، ایجاد استرس در خانواده و مشکلات جسمانی و روانی همراه است. افراد بر اساس شرایط زندگی، موقعیت، گذشته، تربیت و بحرا‌ن‌ها و جنسیت، تجربه‌ی اضطراب مرگ متفاوتی دارند. به‌گونه‌ای که پژوهش‌ها نشان داده‌اند زنان نسبت به مردان اضطراب مرگ بالاتری را احساس می‌کنند (6). در پژوهش‌های اخیر، از درمان‌های روان‌شناختی متنوعی برای اثربخشی بر ظرفیت‌های روان افراد مبتلا به سرطان پستان استفاده شده است. لغت معنادرمانی یا لوگوتراپی به واژه‌ی درمانی لوگوس بازمی‌گردد و به معنی اراده‌ی پروردگار یا معناست و بر این اساس و بنا به گفته‌ی ویکتور فرانکل، معنادرمانی عبارت است از درمان از رهگذر معنا یا شفابخشی از رهگذر معنا یا روان‌درمانی متمرکز بر معنا. هدف معنادرمانی این است که بیمار را برای کشف معنای منحصربه‌فرد زندگی‌اش توانا کند و حدود و اختیارات و آزادی‌های بیمار را برایش ترسیم کند. نتایج پژوهش‌های مرتبط با دردهای مزمن حاکی از آن است که روش‌های درمانی مختلف به‌کاربرده‌شده برای بیماران چندان رضایت‌بخش نبوده است و بیشترین آمار مربوط به درمان‌های زیستی، نظیر جراحی یا درمان‌های دارویی است. در واقع، علاوه بر اثربخشی اندک این درمان‌ها، عوارض جانبی استفاده از داروها و خطر بروز اعتیاد دارویی در نتیجهی مصرف مداوم آن‌ها از دیگر مشکلات کاربرد این روش‌هاست (7). درک معنای زندگی نیز می‌تواند سطح تحمل را بالا ببرد و از این طریق، بر ادراک درد تأثیرگذار باشد. همچنین، یافته‌ها نشان از تأثیرات مثبت و اثربخشی رویکرد معنادرمانی بر سرطان پستان دارند.
با توجه به این تفاسیر، پژوهش حاضر پاسخ‌گوی این سؤال خواهد بود که آیا معنادرمانی بر راهبرد‌های مقابله با درد، سرمایه‌های روان‌شناختی و اضطراب مرگ در زنان مبتلا به سرطان پستان اثربخش است.

روش ﮐﺎر
روش این پژوهش نیمه‌آزمایشی از نوع پیش‌آزمون و پس‌آزمون با گروه کنترل بود. جامعه‌ی آماری این تحقیق شامل تمام زنان مبتلا به سرطان پستان مراجعه‌کننده به مجتمع پزشکی ظفر، واقع در مرکز تخصصی درمان بیماری‌های پستان در شهر کرج، در سال 1401 بود. روش نمونه‌گیری این پژوهش به‌صورت غیرتصادفی دردسترس بود. به این ترتیب، از بین جامعه‌ی آماری، تعداد 30 زن به‌صورت نمونه‌گیری غیرتصادفی دردسترس که به شرکت در این دوره‌ی درمانی تمایل داشتند، با اخذ رضایت‌نامه‌ی کتبی به‌عنوان نمونه انتخاب شدند. در ادامه، با گمارش هدفمند، 15 نفر زن در گروه آزمایش و 15 نفر زن در گروه کنترل قرار گرفتند. گفتنی است که 5 نفر نیز علاوه بر 30 نفر انتخاب شدند تا در صورت ریزش آزمودنی‌ها، جایگزین آن‌ها شوند. پس از انتخاب افراد برای هر گروه، آن‌ها به‌صورت تصادفی در دو گروه کنترل و آزمایش جایگزین شدند. معیار‌های ورود به پژوهش عبارت‌اند از: سن 20 تا 40، تحصیلات دیپلم به بالا، ابتلا به سرطان پستان و وضعیت اجتماعی و اقتصادی متوسط. معیار‌های خروج عبارت‌اند از: داشتن بیماری دیگری غیر از سرطان پستان، تحت مداخله‌ی روان‌شناسی یا روان‌پزشکی دیگر بودن، داشتن بیماری مهم جسمانی دیگر مانند دیابت و بیماری‌هایی غیر از سرطان پستان، داشتن بیماری روانی دیگر که به‌دلیل آن تحت درمان روان‌شناسی یا روان‌پزشکی باشند مانند اسکیزوفرنی، افسردگی و...، عدم شرکت در یکی از جلسات معنادرمانی یا عدم انجام تکالیف و عدم تمایل به ادامه‌ی جلسات. جلسات درمانی پژوهش به مدت 10 جلسه‌ی گروهی 15نفره و با زمان تقریباً 20 ساعت بود. جلسات به مدت یک ساعت، پنج بار در هفته، برای دو هفته‌ی متوالی با یک ساعت تکلیف در پایان هر جلسه به اجرا درآمد و گروه کنترل درمانی دریافت نکرد. روند کلی معناتحلیلگری گروهی که انجام شد، بر اساس کار‌های بلر و هوتزل (8) بود. تمامی شرکت‌کنندگان در آغاز و پس از پایان درمان، پرسش‌نامه‌های راهبردهای مقابله با درد (4)، سرمایه‌های روان‌شناختی (5) و مقیاس اضطراب مرگ (9) را تکمیل کردند. پرسش‌نامه‌ی راهبرد‌های مقابله با درد را روزنشتایل و کیف در سال 1983 تدوین کرده‌اند و دارای 42 سؤال است و هدف آن ارزیابی انواع راهبردهای مقابله با درد (توجه‌برگردانی، تفسیر مجدد درد، گفت‌وگو با خود، نادیده انگاشتن درد، فاجعه‌آفرینی و دعا و امیدواری) است. از آزمودنی خواسته می‌شود تا هر عبارت را با درجه‌ای از صفر تا شش مشخص کند تا با مقیاسی هفت‌درجه‌ای مشخص شود که هنگام مواجهه با درد، تا چه میزان از هریک از راهبردهای مذکور استفاده کرده است. این پرسش‌نامه دارای شش بعد است. روایی محتوایی با استفاده از نظر خبرگان تأیید شده است. روایی سازه نیز با استفاده از تحلیل عاملی در یک عامل به اثبات رسید. برای محاسبه‌ی پایایی آن از آلفای کرونباخ استفاده شد که میزان تمامی ابعاد بالای 0.70گزارش شد (11،10،4،1). پرسش‌نامه‌ی سرمایه‌های روان‌شناختی را لوتانز و همکاران تدوین کرده‌اند و در آن از مقادیر استاندارشده که به‌طور وسیعی برای ساختارهایی که امید، تاب‌آوری، خوش‌بینی و خودکارآمدی را می‌سنجند، استفاده شده است و قابلیت اعتبار و پایایی این خرده‌مقیاس‌ها نیز اثبات شده است. این پرسش‌نامه شامل 24 سؤال است که هر خرده‌مقیاس شامل شش گویه است و آزمودنی به هر گویه در مقیاس شش‌درجه‌ای لیکرت از کاملاً مخالفم تا کاملاً موافقم پاسخ می‌دهد. برای به دست آوردن نمره‌ی سرمایهی روانی، ابتدا نمره‌ی هر خرده‌مقیاس به‌صورت جداگانه به دست آمد و سپس، مجموع آن‌ها نمره‌ی کل سرمایهی روان‌شناختی در نظر گرفته شد. نتایج تحلیل عاملی تأییدی حاکی از این بود که این آزمون عوامل و سازه‌های مدنظر سازندگان آزمون را دارد. در حقیقت، نتایج تحلیل عاملی روایی سازه‌ی آزمون را تأیید کرد. مدل شش‌عاملی برازش بهتری با داده‌ها دارد و با مدل نظری هم هماهنگی بیشتری دارد. نسبت خی دو این آزمون برابر با 6/24 است و آماره‌های CFI و RMSEA در این مدل به‌‎ترتیب برابر با 97/0 و 08/0 هستند. همچنین، در پژوهش حاضر، میزان پایایی این پرسش‌نامه بر اساس آلفای کرونباخ برابر با 85/0 به دست آمد (3، 5).
دامنه‌ی نمره‌های مقیاس اضطراب مرگ از صفر تا 15 است و نمره‌ی زیاد (نمره‌ی بالاتر از متوسط نمره‌ی 8) معرف درجه‌ی بالایی از اضطراب مرگ است. این پرسشنامه توسط تمپلر در سال 1997 تدوین شده است و ابزاری برای اندازه‌گیری اضطراب مربوط به مرگ است که بیشترین کاربرد را در نوع خود دارد. این مقیاسْ پرسش‌نامه‌ای خوداجرایی متشکل از 15 سؤال بلی و خیر است. این پرسش‌نامه را رجبی و بحرانی به فارسی برگردانده‌اند. پاسخ بلی نشانه‌ی وجود اضطراب در فرد است. نمره‌ی بالا‌تر معرف اضطراب بالاتر افراد در مورد مرگ است. ساینو و کلاین(1996) ضرایب آلفای کرونباخ را به‌ترتیب برابر با 60/0 و 49/0و68/0 گزارش کرده‌اند. تمپلر ضریب بازآزمایی مقیاس را برابر با 83/0 به دست آورده است. همچنین، پایایی پرسش‌نامه در پژوهش قاسم‌پور و همکاران با استفاده از آزمون آلفای کرونباخ برابر با 65 درصد به دست آمد. از مقیاس اضطراب آشکار (1380) در پژوهش رجبی و بحرانی استفاده شد که نتیجهْ 34 درصد هم‌بستگی را نشان داد (14،13،12،9). پرسش‌نامه یک بار قبل از مداخله و بار دوم پس از مداخله به تمام شرکت‌کنندگان هر دو گروه آزمایش و کنترل ارائه شد. همچنین، افراد گروه کنترل هیچ‌گونه مداخله‌ای دریافت نکردند و فقط پرسش‌نامه‌ها را یک بار قبل از انجام مداخله و یک بار دیگر پس از پایان جلسات مداخله‌ی معنادرمانی تکمیل کردند و سرانجام، نمرات هر دو گروه بررسی و تحلیل شد. داده‌های این پژوهش از طریق نرم‌افزار SPSS نسخه‌ی 22 بررسی شد و از روش‌های آمار استنباطی و تجزیه‌وتحلیل کوواریانس چندمتغیری استفاده شد. پیامد اصلی آن بود که معنادرمانی بر راهبردهای مقابله با درد، سرمایه‌های روان‌شناختی و اضطراب مرگ در زنان مبتلا به سرطان پستان اثربخش است و می‌توان گفت که معنادرمانی بر راهبردهای مقابله با درد، سرمایه‌های روان‌شناختی و اضطراب مرگ در زنان تأثیر دارد و مقدار اتا نشان می‌دهد که 64 درصد از تغییرات سرمایه‌ی روان‌شناختی، 54 درصد از تغییرات توجه‌برگردانی، 36 درصد از تغییرات تفسیر مجدد درد، 61 درصد از تغییرات گفت‌وگو با خود، 59 درصد از تغییرات نادیده انگاشتن درد، 34 درصد از تغییرات فاجعه‌آفرینی، 53 درصد از تغییرات دعا-امیدواری، 52 درصد از تغییرات توانایی فعالیت و 51 درصد از تغییرات اضطراب مرگ ناشی از تأثیر درمان بوده است.

یﺎﻓﺘﻪﻫﺎ

با بررسی شاخص‌های جمعیت‌شناسی مشخص شد که در گروه آزمایش، 53 درصد در بازه‌ی سنی 20 تا 30 و 46 درصد در بازه‌ی سنی 31 و 40 سال و در گروه گواه، 33 درصد در بازه‌ی سنی 20 تا 30 و 66 درصد در بازه‌ی سنی 31 تا 40 سال هستند. همچنین، در گروه آزمایش، 40 درصد دیپلم، 13 درصد لیسانس و 46 درصد فوق لیسانس و در گروه گواه، 13 درصد دیپلم، 60 درصد لیسانس و 26 درصد فوق لیسانس دارند. از میان 30 نفر انتخاب‌شده از جامعه‌ی نمونه، همگی تا پایان مطالعه حضور داشتند و ریزش وجود نداشت. در این مرحله، به بررسی سه فرضیه پرداخته شد و نتیجهی آزمون این فرضیات مشخص می‌کند که اثربخشی معنادرمانی بر راهبردهای مقابله با درد، سرمایه‌های روان‌شناختی و اضطراب مرگ اثربخش بوده است یا خیر. برای بررسی این فرضیات، از آزمون تحلیل کوواریانس چندمتغیره و آزمون کولوموگروف اسمیرنف مربوط به متغیر‌های تحقیق استفاده شد. بر اساس نتایج و اطلاعات درج‌شده در جدول 1 ملاحظه می‌شود که برای تمامی متغیر‌های بررسی‌شده در دو گروه کنترل و آزمایش، سطح معناداری (P-value) از مقدار آلفا (05/0) بزرگ­تر است؛ بنابراین، فرض نرمال بودن متغیرها در هر دو گروه‌ تأیید می­شود. نمرات مربوط به آزمون راهبردهای مقابله با درد، سرمایه‌های روان‌شناختی و اضطراب مرگ گروه‌های آموزش‌دیده و آموزش‌ندیده با هم مقایسه شدند. در جدول 1، با فرض همگن بودن واریانس‌ها، نتایج تحلیل کوواریانس چندمتغیری نشان داد که با کنترل اثر نمرات پیش‌آزمون، بین دو گروه آزمایش و کنترل در متغیر راهبردهای مقابله با درد، سرمایه‌های روان‌شناختی و اضطراب مرگ به‌عنوان متغیر وابسته‌ی حاصل‌شده، تفاوت معناداری وجود دارد (01/0P<). همچنین، نتایج حاصل از کوواریانس از اختلاف میانگین قبل و بعد از معنادرمانی در راهبرد‌های مقابله با درد شامل توجه‌برگردانی (278/1 ± 47/8)، تفسیر مجدد درد (120/11 ± 40/11)، گفت‌وگو با خود (183/2 ± 27/20)، نادیده انگاشتن درد (796/0 ± 93/9)، فاجعه‌آفرینی (641/1 ± 53/13)، دعا-امیدواری (418/1 ± 00/14)، توانایی فعالیت (102/1 ± 73/13)، سرمایه‌های روان‌شناختی (968/1 ± 33/54) و اضطراب مرگ (40/9 ± 859/0) خبر می‌دهد که در گروه آزمون معنادار (05/0 >P) بود و در گروه کنترل (05/0 <P) معنادار نبود. همچنین، مجذور اتا نشان داد که تفاوت بین دو گروه با توجه به متغیرهای وابسته، در مجموع معنادار است و میزان این تفاوت 79 درصد است؛ یعنی 79 درصد از واریانس مربوط به اختلاف بین دو گروه ناشی از تأثیر متقابل متغیرهای وابسته است. همچنین، با توجه به داده‌های جدول 2، چون مقدار F در متغیرهای راهبردهای مقابله با درد، سرمایه‌های روان‌شناختی و اضطراب مرگ در سطح معناداری 05/0 معنادار است، فرض صفر رد و فرض تحقیق با 95 درصد اطمینان تأیید می‌شود. به عبارت دیگر، معنادرمانی بر راهبردهای مقابله با درد، سرمایه‌های روان‌شناختی و اضطراب مرگ در زنان تأثیر دارد و مقدار اتا نشان می‌دهد که 64 درصد از تغییرات سرمایه‌ی روان‌شناختی، 54 درصد از تغییرات  توجه‌برگردانی، 36 درصد از  تغییرات تفسیر مجدد  درد،61 درصد
 

جدول 1: میانگین و انحراف معیار متغیر‌ها
پس‌آزمون پس‌آزمون پیش‌آزمون پیش‌آزمون
مجذور ضریب اتا P-value انحراف معیار میانگین انحراف معیار میانگین متغیر‌ها
64/0 0001/0 968/1
573/2
33/54
00/47
208/2
519/2
60/50
80/46
سرمایه‌ی روان‌شناختی
آزمایش
کنترل
64/0 0001/0 988/0
285/1
93/13
93/11
050/1
185/1
13/12
73/11
تاب‌آوری آزمایش کنترل

64/0

0001/0

903
937/0

33/15
27/10

062/1
004/1

07/14
13/10
خوش‌بینی
آزمایش
آکنترل

64/0

0001/0

919/0
095/1

12/67
53/12

108/1
095/1

60/11
53/12
خودکارآمدی 
آزمایش
کنترل

003/0

667/14

287 /1
447/1

47/8
13/7

145/1
447/1

33/6
13/7
توجه‌برگردانی 
آزمایش
کنترل

030/0

248/6

120/11
395/1

40/11
80/9

040/1
395/1

93/9
80/9
تفسیر مجدد درد
 آزمایش
کنترل

61/0

0001/0

183/2
598/1

27/20
80/20

439/2
598/1

13/23
80/20
گفت‌وگو با خود
 آزمایش
کنترل

59/0

002/0

796/0
239/1

93/9
20/8

927 /0
239/1

20/8
20/ 8
نادیده انگاشتن درد
آزمایش
کنترل

34/0

033/0

641/1
237/2

53/13
07/16

888/1
237/2

73/14
07/16
فاجعه‌آفرینی
آزمایش 
  کنترل

53/0

004/0

418/1
099/1

00/14
13/15

356/1
099/1

20/12
13/15
دعا-امیدواری
آزمایش
کنترل

52/0

005/0

102/1
975/0

73/13
47/11

962/0
975/0

20/11
47/11
توانایی فعالیت
آزمایش
کنترل

51/0

002/0

729/0
827/0

40/9
40/9

859/0
827/0

27/9
40/9
اضطراب مرگ
آزمایش
  کنترل
 
از تغییرات گفت‌وگو با خود، 59 درصد از تغییرات نادیده انگاشتن درد، 34 درصد از تغییرات فاجعه‌آفرینی، 53 درصد از تغییرات دعا-امیدواری، 52 درصد از تغییرات توانایی فعالیت و 51 درصد از تغییرات اضطراب مرگ ناشی از تأثیر درمان بوده است.
 

جدول 2: خلاصه‌ی پروتکل معنادرمانی بلر و اندرسون 2002
جلسه‌ی اول معرفی رویکرد معنی‌درمانی و آموزش اصطلاحات مهم معنی‌درمانی، ترغیب اعضا به گفت‌وگو با یکدیگر در زمینه‌ی افکار ناامیدی و تشویق اعضا به صحبت در مورد مسائل شخصی خود در گروه
جلسه‌ی دوم شفاف‌سازی ارزش‌ها (ارزش‌های خلاق)، بحث در مورد پیشرفت و مشکلات مربوط به تکلیف خانگی، توزیع برگه‌ی جلسه‌ی دوم ارزش‌ها، تمرین گروهی دستاوردهای ارضاکننده، تکلیف خانگی، کمک فردی شامل انجام تکالیف و سؤال کردن
جلسه‌ی سوم شفاف‌سازی ارزش‌ها (ارزش‌های تجربی)، بحث در مورد پیشرفت و مشکلات مربوط به تکلیف خانگی، و نمایش‌های هنری، بحث درباره‌ی استقلال در برابر وابستگی، تکلیف خانگی، کمک فردی شامل انجام تکالیف و سؤال کردن
جلسه‌ی چهارم شفاف‌سازی ارزش‌ها (ارزش‌های نگرشی)، بحث در مورد پیشرفت و مشکلات مربوط به تکلیف خانگی، آگهی فوت‌من، تکلیف خانگی، کمک فردی شامل انجام تکالیف و سؤال کردن
جلسه‌ی پنجم تمرکز بر اهداف، بحث در مورد پیشرفت و مشکلات مربوط به تکلیف خانگی، گسترش سلسه‌مراتب ارزش‌ها، تمرین گروهی تعیین هدف‌ها و دیدگاه‌های متفاوت به اهداف، بحث گروهی در مورد تمرین اهداف کامل‌شده، کمک فردی شامل انجام تکالیف و سؤال کردن
جلسه‌ی ششم متناسب کردن اهداف با ارزش‌ها، بحث در مورد پیشرفت و مشکلات مربوط به تکلیف خانگی، تحلیل اهداف کوتاه‌مدت و متوسط و بلندمدت برای متناسب کردن ارزش‌های شخصی، اهمیت تجربه شدن تمامی ارزش‌های فرد توسط او، تکلیف خانگی، کمک فردی شامل انجام تکالیف و سؤال کردن
جلسه‌ی هفتم تعیین اهداف جدید، بحث در مورد پیشرفت و مشکلات مربوط به تکلیف خانگی، تعیین اهداف جدید برای ارزش‌های رهاشده‌ی کوتاه‌مدت و متوسط و بلندمدت، بحث در مورد هدف‌های جدید، تعیین اهداف کوتاه‌مدت و متوسط و بلندمدت، کمک فردی شامل انجام تکالیف و سؤال کردن
جلسه‌ی هشتم برنامه‌ریزی برای دستیابی به اهداف، بحث گروهی در مورد نتایج تکلیف خانگی، طرح دستیابی به هدف کوتاه‌مدت و متوسط و بلندمدت، بحث به‌منظور برنامه‌ریزی برای تحقق اهداف، تکالیف خانگی شامل نوشتن طرح دستیابی به هدف ارائه‌شده و نوشتن قسمت اول سناریو زندگی خویش، کمک فردی شامل انجام تکالیف و سؤال کردن
بحث
مطالعه‌ی حاضر با هدف تعیین اثربخشی معنادرمانی بر راهبرد‌های مقابله با درد، سرمایه‌های روان‌شناختی و اضطراب مرگ در زنان مبتلا به سرطان پستان انجام شد. نتایج این پژوهش پس از اعمال معنادرمانی گروهی بر اساس پروتکل معنادرمانی بلر و هوتزل و با در نظر گرفتن نمرات پیش‌آزمون و پس‌آزمون در زنان مبتلا به سرطان پستان نشان داد که میان نمرات دو گروه کنترل و آزمایش تفاوت معنادار وجود دارد. نتایج حاصل از این مطالعه پس از یک دوره‌ی دوماه‌ونیمه (10 جلسه‌ی 2ساعته) بیانگر اثربخشی معنادرمانی بر راهبردهای مقابله با درد، سرمایه‌های روان‌شناختی و اضطراب مرگ در زنان مبتلا به سرطان سینه در گروه آزمون نسبت به قبل از معنادرمانی بوده است (05/0 >P). با وجود جست‌وجو در متون علمی، هیچ پژوهشی یافت نشد که اثربخشی معنادرمانی را بر راهبرد‌های مقابله با درد، سرمایه‌های روان‌شناختی و اضطراب مرگ در زنان مبتلا به سرطان پستان مطالعه کرده باشد (15). اما بر اساس مطالعات علمی، معنادرمانی یکی از درمان‌های روان‌شناسی مؤثر در بهبود حالات روانی افراد مبتلا به انواع سرطان، به‌خصوص سرطان پستان است و همچنین، آموزش سرمایه‌های روان‌شناختی به زندگی افراد، خصوصاً افراد مبتلا به سرطان، رنگی تازه می‌بخشد. برای مثال، در پژوهشی که کلاهدوزان و همکاران (16) با عنوان «اثربخشی آموزش عناصر سرمایه‌های روان‌شناختی بر انعطاف‌پذیری روان‌شناختی و پریشانی روان‌شناختی زنان مبتلا به سرطان پستان» انجام دادند، اثبات شد که آموزش عناصر سرمایه‌های روان‌شناختی با به‌کارگیری مفاهیمی همچون تاب‌آوری، امیدواری، خودکارآمدی و خوش‌بینی، می‌تواند به‌عنوان روشی کارآمد برای بهبود انعطاف‌پذیری روان‌شناختی و کاهش پریشانی روان‌شناختی زنان مبتلا به سرطان پستان استفاده شود. همچنین، افراد با بهبود و ارتقای سرمایه‌های روان‌شناختی خود می‌توانند میزان توانمندی خود در اوضاع دشوار زندگی را ارتقا ببخشند. داده‌های حاصل از پژوهش به شیوه‌ی تحلیل کوواریانس تجزیه‌وتحلیل شد. نتایج نشان داد که آموزش عناصر سرمایه‌های روان‌شناختی بر انعطاف‌پذیری روان‌شناختی و پریشانی روان‌شناختی زنان مبتلا به سرطان پستان تأثیر معنادار داشته است (01/0P<به این‌ صورت که این آموزش توانسته به بهبود انعطاف‌پذیری روان‌شناختی و کاهش پریشانی روان‌شناختی زنان مبتلا به سرطان پستان(17) منجر شود. با توجه به نتایج پژوهش، آموزش عناصر سرمایه‌های روان‌شناختی با به‌کارگیری مفاهیمی همچون تاب‌آوری، امیدواری، خودکارآمدی و خوش‌بینی می‌تواند به‌عنوان روشی کارآمد برای بهبود انعطاف‌پذیری روان‌شناختی و کاهش پریشانی روان‌شناختی زنان مبتلا به سرطان پستان استفاده شود.
همچنین، می‌توان این‌گونه برداشت کرد که با درمان و توجه به اضطراب مرگ در بیماران سرطانی، افراد می‌توانند زندگی را این بار از دریچه‌ای متفاوت و با عینک دیگری نظاره کنند. در راستای بررسی این بحث، نتایج پژوهشی با عنوان «تدوین و بررسی اثربخشی بسته‌ی درمانی اضطراب از مرگ مبتنی بر درمان پذیرش و تعهد بر اجتناب از مرگ، سلامت روان و کیفیت زندگی بیماران سرطانی شهر اصفهان» توسط کلاهدوزان و همکاران را مطالعه کردیم. یافته‌ها حاکی از آن بود که بیماران گروه آزمایش در مقایسه با گروه کنترل از بین شاخص‌های نگرش و مرگ در خرده‌مقیاس اضطراب از مرگ و اجتناب از مرگ، کاهش معنادار و از بین شاخص‌های کیفیت زندگی در خرده‌مقیاس سلامت روان، افزایش معناداری پیدا کردند و به نظر می‌رسد که درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر کاهش اضطراب و اجتناب از مرگ مؤثر است و با تغییر در نگرش به مرگ در بیماران سرطانی، احتمالاً با سلامت روان آن‌ها مرتبط است.
دریافت درمان‌های وجودی یا معنادرمانی این امکان را ایجاد می‌کند که افراد معنایی در زندگی خود بیابند یا بسازند و همین امر موجب تغییر نگرش‌ها و چه‌بسا تحمل بالا در ناملایمات زندگی می‌شود. پیرو همین امر، پژوهشی با عنوان «اثربخشی معنادرمانی بر ترس از عود و اضطراب مرگ در زنان مبتلا به سرطان پستان»  انجام شد و روش این پژوهش نیمه‌آزمایشی با طرح پیش‌آزمون و پس‌آزمون با گروه کنترل بود. جامعه‌ی آماری شامل زنان مبتلا به سرطان 30 نفر به‌عنوان نمونه به روش نمونه‌گیری هدفمند انتخاب شد و نتیجه‌گیری شد که آموزش معنادرمانی باعث کاهش ترس از عود و اضطراب مرگ در زنان مبتلا به سرطان پستان می‌شود. لذا پیشنهاد می‌شود در کنار درمان‌های دارویی، معنادرمانی به زنان مبتلا به سرطان پستان آموزش داده شود. آموزش معناداری باعث کاهش نمرات ترس از عود (03/0=P) و اضطراب مرگ (00/0=P) در گروه آزمایش شد.
همچنین، بر اساس مطالعات پیشین می‌توان نتیجه گرفت زمانی که افراد تشخیص ابتلا به سرطان را دریافت می‌کنند، میزان اضطراب مرگ و ترس از مردن از هیجان‌های پررنگی است که احساس می‌کنند؛ بنابراین، معنادرمانی با هدف درک معنای منحصربه‌فرد زندگی و تغییر باورهای افراد، نقش بسزایی در بهبود حالات روانی مبتلایان به سرطان ایفا می‌کند. در پژوهشی که با عنوان «اثربخشی آموزش معنویت‌درمانی بر تحمل پریشانی و اضطراب مرگ در بیماران مبتلا به سرطان خون» (17) انجام شد، روش پژوهش از نوع نیمه‌تجربی با طرح پیش‌آزمون و پس‌آزمون و پیگیری با گروه گواه بود و میانگین (انحراف معیار) سنی گروه آزمایش برابر با (6/4) 9/32 و میانگین سنی گروه گواه برابر با (1/5) 3/34 سال بود. مطالعه نشان داد که در گروه آزمایش، میانگین (انحراف معیار) اضطراب مرگ از (4/1) 4/12 در پیش‌آزمون، به (3/1) 9/7 در پس‌آزمون و به (2/1) 7/7 در پیگیری کاهش یافت (001/0>P). اما در گروه گواه، میانگین (انحراف معیار) اضطراب مرگ از (8/1) 6/12 در پیش‌آزمون، به (6/1) 5/11 در پس‌آزمون و (3/1) 4/11 در پیگیری رسید که تفاوت معنی‌داری نداشت. در گروه آزمایش، میانگین (انحراف معیار) تحمل پریشانی از (8/2) 6/24 در پیش‌آزمون، به (3/4) 57 در پس‌آزمون و (2/4) 8/54 در پیگیری افزایش یافت (001/0>P). اما در گروه گواه، میانگین (انحراف معیار) تحمل پریشانی از (7/5) 8/31 در پیش‌آزمون، به (9/6) 5/30 در پس‌آزمون و (6/10) 6/32 در پیگیری رسید که تفاوت معنی‌داری نداشت و اثبات شد که معنادرمانی به کاهش اضطراب مرگ و افزایش تحمل پریشانی در بیماران مبتلا به سرطان خون منجر می‌شود.

نتیجه‌گیری
با توجه به نتایج پژوهش حاضر به نظر می‌رسد که معنادرمانی می‌تواند بر کاهش مشکلات روان‌شناختی افراد مبتلا به سرطان، خصوصاً زنان مبتلا به سرطان پستان، تأثیرات مثبتی داشته باشد و به‌عنوان ابزاری مفید برای بالا بردن میزان کارایی و توانمندی‌های این افراد به کار رود. همچنین، می‌توان در بیمارستان‌هایی که بیماران سرطانی تحت درمان هستند، بخشی با عنوان روان‌درمانی بر اساس رویکرد معنادرمانی در نظر گرفت. همچنین، می‌توان گفت که این روش مضرات و عوارض خطرناک ناخواسته‌ی پرتودرمانی، شیمی‌درمانی و برخی داروهای شیمیایی را ندارد و انجام آن به‌صورت گروه‌درمانی نسبتاً ارزان‌تر است. همچنین، توصیه‌های زیر ارائه می‌شود:
  • در دیگر پژوهش­ها، درمان­های دیگر با معنادرمانی مقایسه شود؛
  • در مطالعات بعدی، حجم نمونه افزایش یابد و هر دو جنس مطالعه شوند تا تعمیم­پذیری نتایج بیشتر شود؛
  • در پژوهش­های آتی، اثر متغیرهای مداخله­گر مانند بهره‌ی هوشی و سطح فرهنگی و اقتصادی خانواده‌ها کنترل شود.

ملاحظات اخلاقی
پژوهش حاضر دارای کد اخلاق IR.IAU.ARAK.REC.1402.113 از دانشگاه آزاد اراک، واحد فلق است. اصول اخلاقی که شامل اخذ مجوز برای انجام پژوهش، کسب رضایت آگاهانه‌ی کتبی از شرکت‌کنندگان پژوهش، نبود هیچ‌گونه اجبار برای شرکت در پژوهش، محرمانه نگه داشتن اطلاعات به‌دست‌آمده از آن‌ها و اعلام نتایج پژوهش بدون ذکر نام و مشخصات فردی بیماران بود، رعایت شد.

حامی مالی
این تحقیق هیچ‌گونه کمک مالی از سازمان‌های مالی در بخش‌های عمومی، تجاری یا غیرانتفاعی دریافت نکرده است.

تعارض منافع
بنابر اظهار نویسندگان، در این مقاله تعارض منافع وجود ندارد.

ﺗﺸﮑﺮ و ﻗﺪرداﻧﯽ

پژوهشگران مراتب تشکر و قدردانی خود را از معاونت پژوهشی دانشگاه آزاد واحد آشتیان و تمامی شرکت‌کنندگان و افرادی که به‌نوبه‌ی خود در انجام این پژوهش یاری رساندند، اعلام می‌دارند.
نوع مطالعه: كاربردي | موضوع مقاله: پزشکی بالینی

فهرست منابع
1. Salehi F, Mohsenzade F, Arefi M. Prevalence of death anxiety in patients with breast cancer in Kermanshah. (Persian). Iranian Quarterly Journal Of Breast Disease. 2016;8(4):34-40.
2. Asghari MA, Golak N. The roles of pain coping strategies in adjustment to chronic pain. (Persian). Clinical Psychology and Personality. 2005;3(1):1-23.
3. Hashemi Nosratabad Touraj, Babapur Kheyroddin Jalil, Bahadori Khosroshahi Jafar. Role Of Psychological Capital In Psychological Wellbeing By Considering The Moderating Effects Of Social Capital.(Persian). Social Psychology Research. 2012;1(4):123-144.
4. Avey JB, Luthans F, Jensen SM. Psychological capital: A positive resource for combating employee stress and turnover. Human resource management. 2009;48(5):677-93. [doi:10.1002/hrm.20294]
5. Luthans F, Avolio BJ, Avey JB, Norman SM. Positive psychological capital: Measurement and relationship with performance and satisfaction. Personnel psychology. 2007;60(3):541-72. [doi:10.1111/j.1744-6570.2007.00083.x]
6. Sand L. Existential challenges and coping in palliative cancer care: experiences of patients and family members. Institutionen för onkologi-patologi/Department of Oncology-Pathology; 2008.
7. Haghdoost MR, Saraj Khoami N, Makvandi B. The Effect of Logotherapy on Death Anxity, Pain Catastrophizing, Pain Acceptance, and Pain Intensity in Patients With Prostate Cancer. (Persian).Jundishapur Scientific Medical Journal. 2021;20(3):216-25. [doi:10.32598/JSMJ.20.3.2538]
8. Ghandehari A, Sajadian I, Mehdad A. The Effect of Rollo May's Existential Psychotherapy on Death Anxiety, Loneliness and The Meaning of Life in Female Heads of Households. (Persian).Journal of Research in Behavioural Sciences. 2023;21(3):437-51.
9. Templer DI. The construction and validation of a death anxiety scale. The Journal of general psychology. 1970;82(2):165-77. [doi:10.1080/00221309.1970.9920634]
10. Rosenstiel AK, Keefe FJ. The use of coping strategies in chronic low back pain patients: relationship to patient characteristics and current adjustment. Pain. 1983;17(1):33-44. [doi:10.1016/0304-3959(83)90125-2]
11. Latifian R, Tajeri B, Shah Nazari M, Meschi F, Baseri A. The mediating role of conscientiousness in self-efficacy, resilience and pain management with pain perception in individuals with chronic pain. (Persian).Quarterly of Applied Psychology.2020;13(4):549-75.
12. Ghasempour A. Predicting death anxiety on the basis of emotion cognitive regulation strategies. (Persian).Knowledge & Research in Applied Psychology. 2012;13(2):63-70.
13. Rajabi GR, Bohrani M. Item factor analysis of the death anxiety scale. (Persian).Journal Of Psychology.2002;5(20):331-44.
14. Ameri Z, Askari P, Heidarei A, Bakhtiarpour S. The Effectiveness of Spirituality Therapy Training on Tolerance to Distress and Death Anxiety among Patients with Leukemia: A Pilot Study. (Persian). Community Health. 2021;8(2):275-88. [doi:10.22037/ch.v8i2.31349]
15. Dehkordi AA, Bitaneh M. The Effectiveness of Psychological Capital Elements Training on Psychological Flexibility and Psychological Distress on the Women with Breast Cancer. (Persian). Health Psychology. 2021;10(38):7-22. [doi:10.30473/hpj.2021.50016.4645]
16. Shoaa Km, Saadati M. The study of effective logo therapy training on reduction hopelessness in breast cancer Women's in Tehran city. (Persian).Iranian Quarterly Journal Of Breast Disease.2010;3(1-2):40-8.
17. Neisi A, Arshdi N, Rahemi A. The Casual Relationship of Psychological Capital with Positive Emotions, Psychological Well-being, job Performance and Job Engagement. (Persian). Psychological Achievements. 2011;18(1):19-46.

ارسال نظر درباره این مقاله : نام کاربری یا پست الکترونیک شما:
CAPTCHA

ارسال پیام به نویسنده مسئول


بازنشر اطلاعات
Creative Commons License این مقاله تحت شرایط Creative Commons Attribution-NonCommercial 4.0 International License قابل بازنشر است.

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به مجله طب مکمل می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2025 CC BY-NC 4.0 | Complementary Medicine Journal

Designed & Developed by : Yektaweb