ahmadi S, moradi R, norian najafabadi M, hoseini S. An analysis on the effect of dissatisfaction with the physician-patient relationship on the use of traditional medicine. cmja 2023; 13 (3) :1-10
URL:
http://cmja.arakmu.ac.ir/article-1-936-fa.html
1- استاد گروه علوم اجتماعی، دانشکده ادبیات و علوم انسانی، دانشگاه یاسوج، یاسوج، ایران ، sahmadi@yu.ac.ir
2- استادیار گروه علوم اجتماعی، دانشکده ادبیات و علوم انسانی، دانشگاه یاسوج، یاسوج، ایران
3- دانشجوی دوره دکتری جامعه شناسی مسائل اجتماعی ایران، گروه علوم اجتماعی، دانشکده ادبیات و علوم انسانی، دانشگاه یاسوج، یاسوج، ایران
4- دانش آموخته کارشناسی ارشد جامعهشناسی، گروه علوم اجتماعی، دانشکده ادبیات و علوم انسانی، دانشگاه یاسوج، یاسوج، ایران
متن کامل [PDF 592 kb]
(466 دریافت)
|
چکیده (HTML) (613 مشاهده)
متن کامل: (293 مشاهده)
مقدمه
طب سنتی یا مکمل یا جایگزین، مجموعهای از دانشها، مهارتها، و شیوههای مبتنی بر نظریهها، باورها و تجربیات بومی است که در حفظ سلامت و نیز پیشگیری، تشخیص، بهبود، و درمان بیماریهای جسمی و روانی به کار میرود (1). این نوع طب، دامنه بسیار وسیعی را در برمیگیرد (2-6) و قدمتی به درازای شش هزار سال دارد (6). حسب شواهد، طب سنتی در درمان مستقیم برخی بیماریها مؤثر است، به توسعه داروهای مرسوم کمک میکند، باعث توسعه اقتصادی برخی کشورها گردیده، و با پیشگیری از برخی بیماریها به شبکه رسمی بهداشت کمک میکند (2, 7). کاربرد گسترده طب سنتی از یک سو و تنوع فوقالعاده آن در کشورهای مختلف، باعث بروز برخی نگرانیهای جدی (8, 9) و مباحثات اخلاقی شده است (2). با این حال، طب سنتی به سرعت در تمام ممالک جهان در حال گسترش است (6). همین امر باعث شده است دلایل تمایل مردم به این نوع طب، به طور گسترده مورد توجه محافل علمی قرار گیرد.
در تبیین اینکه، چرا مردم تمایل به استفاده از طب سنتی دارند، رویکردهای نظری متعددی مطرح و دلایل زیادی ارائه شدهاند (2, 7, 8, 10-14) اما یک عامل مؤثر در این زمینه، رابطه پزشک-بیمار در طب مرسوم است (2, 6, 8). رابطهٔ پزشک-بیمار، عامل انتقال معنا بین دو انسان میباشد و از آن جایی که این معنا با سلامت انسان در ارتباط است، اهمیت بسیاری دارد. به دلیل انفجار اطلاعات، وسایل ارتباط جمعی و سایر عوامل اجتماعی، مردم به طور فزاینده خواستار مشارکت با پزشکان معالج خود و ارتباط بهتر با پزشک میباشند (2, 15). مردم به طور روز افزونی از داشتن یک نقش منفعل در رابطه پزشک ـ بیمار گریزان شدهاند و علاقه وافری برای دانستن بیشتر و کاملتر و حتی ایفای نقش در درمان خود پیدا کردهاند. بیماران معتقدند پزشکان طب مرسوم وقت کمی برای بیمارانشان میگذارند، و اطلاعات کافی درباره ماهیت بیماری، تشخیص و شیوه درمان به بیمارانشان نمیدهند و از طرفی به اظهارات بیمارانشان توجه نمیکنند (3). از این جنبه، طب سنتی، نقطه مقابل طب مرسوم است و طی آن، معالج و بیمار وقت و فرصت بیشتری برای تعامل در خصوص بیماری و چگونگی درمان آن دارند.
در این زمینه اگرچه، تحقیقات زیادی وجود ندارند اما برخی پژوهشها، عدم رضایت از پیامدهای درمانی حاصل شده از طب مرسوم و عدم ارتباط با برخوردهای پزشکی را به عنوان دلایلی برای افزایش میزان استفاده از طب مکمل و جایگزین مطرح ساختهاند (2, 8, 16-18). در این تحقیقات عوامل مؤثر در افزایش رضایت بیماران مورد توجه قرار گرفته است و در این میان به وجود یک شبکه ارتباطی سالم بین خدمت دهنده و خدمت گیرنده توجه خاص شده است (16).
بنابراین، فرض اصلی این تحقیق مبتنی بر این مسئله است که ضعف مهارتهای ارتباطی پزشک و به کارگیری شیوههای ارتباطی یکسان در برخورد با بیماران بدون توجه به تفاوتهای فردی، مسائل و مشکلات روانی، نوع بیماری و جایگاه فرد در نظام فرهنگی - اجتماعی در اغلب موارد از علل اصلی ناموفق بودن پزشکان در درمان و جلب رضایت و اعتماد بیماران باوجود برخورداری آنان از مهارت و دانش حرفهای است. با این تفاصیل، سئوال اساسی پژوهش حاضر این است که آیا بین رابطه پزشک-بیمار در طب مرسوم، و استفاده از طب سنتی، رابطه معناداری وجود دارد؟
روش کار
این پژوهش در چارچوب روششناسی کمّی و با استفاده از روش پیمایشی از نوع مقطعی انجام شده است. جامعه آماری این تحقیق افراد 65-18 ساله ساکن در شهر اهواز است که نمونه از میان آنها انتخاب میشود. زمان این پژوه بین اردیبهشت تا پایان تیرماه سال 1399 بوده است.
جهت تعیین اندازه نمونه از فرمول نمونه گیری کوکران (1977) استفاده گردید و طی آن با استناد به تحقیقات پیشین [21] و مطالعه مقدماتی توسط پژوهشگر، با تعیین مقادیر 65/0=P، 35/0=q، 96/1=t، و 05/0=d، اندازه نمونه با توجه به مقدار N (1302000)، در حدود 345 نفر برآورد گردید.
n