1- دانشجوی ارشد تاریخ علوم پزشکی، مرکز تحقیقات طب سنتی و مکمل، گروه تاریخ پزشکی، دانشگاه علوم پزشکی اراک، اراک، ایران
2- دانشیار طب سنتی، مرکز تحقیقات طب سنتی و مکمل، دانشگاه علوم پزشکی اراک، اراک، ایران ، seiedalatifi@yahoo.com
3- استادیار تاریخ علوم پزشکی، مرکز تحقیقات طب سنتی و مکمل، دانشگاه علوم پزشکی اراک، اراک، ایران
چکیده: (89 مشاهده)
قاعدگی بهعنوان یکی از مهمترین چرخههای فیزیولوژیک زنان، در تمدنهای باستانی نه تنها بهعنوان فرآیندی زیستی، بلکه با ابعاد معنوی، اجتماعی و پزشکی مورد توجه قرار گرفته است. در میانرودان باستان، خون قاعدگی نمادی از زندگی و باروری و گاهی مرتبط با نیروهای ماورایی بوده و درمان اختلالات شامل داروهای گیاهی و مناسک مذهبی میشد. در هند باستان، متون آیورودایی قاعدگی (آرتاوا) را مقدس و شاخص سلامت زنان میدانستند و ویژگیهای آن بر اساس تعادل سه دوشا (واتا، پیتا، کافا) تشریح میشد و درمانها شامل رژیم غذایی، گیاهان دارویی و روشهای روغنی و حرارتی بود. طب سنتی چین، قاعدگی را نشانگر تعادل انرژی و جریان Qi میدانست و اختلالات آن ناشی از عدم تعادل Yin و Yang تلقی میشد؛ درمانها شامل گیاهان دارویی، طب سوزنی و اصلاح سبک زندگی بود. در ایران باستان، متون پهلوی و زرتشتی مانند بندهشن چرخه قاعدگی را به سه مرحله پیشآبست، آبست و دشتان تقسیم کرده و به زمان باروری، تأثیر ترتیب نطفهها بر جنسیت جنین و پرهیزهای دوران قاعدگی اشاره دارند. این مطالعات نشان میدهد که نگرش تمدنهای باستانی نسبت به قاعدگی، ترکیبی از درک فیزیولوژیک، درمانهای سنتی و ابعاد فرهنگی و معنوی بوده است، و دانش ایرانیان باستان در زمینه فیزیولوژی تولیدمثل از دقت و نظاممندی قابل توجهی برخوردار بوده است.
نوع مطالعه:
مروری |
موضوع مقاله:
طب سنتی