1- ب گروه ارتباطات اجتماعی، دانشکدۀ علوم اجتماعی، دانشگاه تهران. تهران، ایران. ، atefeaghaee@ut.ac.ir
2- 2. دکترای طب عمومی، دادیار انتظامی سازمان نظام پزشکی تهران،معاونت انتظامی نظام پزشکی تهران، تهران، ایران.
چکیده: (4960 مشاهده)
مقدمه: در سالهای اخیر مردم جهت درمان به انواع طبّ مکمّل و جایگزین روی آوردهاند. ازآنجاکه مؤلفههای اجتماعی در ایجاد این گرایش مؤثر هستند، هدف این مقاله، بررسی مؤلفههای اجتماعی مرتبط با گرایش بیماران به طبّ مکمّل و جایگزین است.
مواد و روشها: این مقاله با روش تحلیل محتوای کیفی با شیوۀ تکوین استقرایی مقولهها و با استفاده از مصاحبۀ نیمهساختاریافته انجام شد. از چهلویک نفر مشارکتکننده که در شش ماه بهار و پاییز سال 1396 به کلینیکهای هومئوپاتی، ماساژدرمانی و گیاهدرمانی در شهر تهران مراجعه کرده و از هدف تحقیق آگاه بودند، برای مصاحبه دعوت شد. از همۀ افراد رضایتنامۀ کتبی دریافت شد. نمونهگیری از نوع هدفمند بود، تجزیهوتحلیل دادهها همزمان با نمونهگیری انجام شد و مصاحبهها تا اشباع نظری ادامه یافت.
یافتهها:مؤلفههای اجتماعی گرایش به طبّ مکمّل در دو دستۀ عوامل رانشی و کششی قرار میگیرند. عوامل رانشی عبارتاند از: «عوارض یاتروژنی پزشکی مدرن» و «موقعیت برتر پزشک». و عوامل کششی عبارتاند از «رویکرد سیستمی در طبّ مکمّل»، «نگرش فرهنگی – اجتماعی - روانی» و «مزیت اقتصادی طبّ مکمّل».
نتیجهگیری:علاوه بر مراقبتهای زیستی از بیمار، باید به ابعاد اجتماعی زندگی او نیز توجه کرد. مؤلفههای اجتماعی گرایش به طبّ مکمّل برای بیماران اهمیت دارد و میتواند فرایند درمان را بهبود بخشد.
نوع مطالعه:
پژوهشي |
موضوع مقاله:
طب سنتی