1- دانشجوی کارشناسیارشد روانشناسی، گروه روانشناسی، واحد خمینیشهر، دانشگاه آزاد اسلامی، خمینیشهر، اصفهان، ایران. ، enteshari.soodeh@gmail.com
2- استادیار، گروه روانشناسی، واحد خمینیشهر، دانشگاه آزاد اسلامی، خمینیشهر، اصفهان، ایران.
متن کامل [PDF 1446 kb]
(348 دریافت)
|
چکیده (HTML) (675 مشاهده)
متن کامل: (292 مشاهده)
ﻣﻘﺪﻣﻪ
یکی از مؤلّفههای اصلی تجربه انسانی، ایجاد و حفظ رابطه معنادار و مثبت با یک شریک عاشقانه است. صرفنظر از تفاوتهای فرهنگی، تقریباً در هر بخش از جهان، افراد وارد اشکالی از روابط متعهّدانه میشوند که داشتن رضایت زناشویی (Marital Satisfaction) دراینبین از اهمیت بسیار زیادی برخوردار است (1). بهبیاندیگر، پیوند زناشویی بین زن و مرد قرار است رابطه رضایتبخشی را ایجاد کند که بهموجب آن زوجین رضایت زناشویی را تجربه میکنند که سلامت روحی و جسمی آنان را به همراه داشته باشد (2). رضایت زناشویی بهعنوان شاخص کیفیت ازدواج (3) و نیز بهعنوان تجربه ذهنی شادی در یک رابطه زناشویی تعریف میشود که منعکسکننده منافع و ارزشهای درکشده از ازدواج است (4). بهبیاندیگر، رضایت زوجین میزانی است که همسران نسبت به خویشتن، همسر و ازدواجشان بهصورت ذهنی و منظم احساس خوشایندی دارند (5). زوجهایی که رضایت زناشویی بالاتری در همه این ابعاد دارند، سطح استرس پایینتری، شادی بیشتری نسبت به زندگیشان و توانایی بیشتری برای رویارویی با شرایط نامطلوب زندگی نشان میدهند (6). همسرانی که رضایت زناشویی بیشتر (و ناسازگاری روابط کمتری) را گزارش میکنند، همچنین گزارش کردهاند که رویدادهای منفی زندگی کمتری را تجربه کردهاند؛ ارتباط بهتر، حمایت متقابل بالاتر یا مقابله دوجانبه (7)، علائم کمتری از پریشانی روانی (8) و بهطورکلی سلامت بهتری دارند (9). ادبیات بررسی رضایت زناشویی نشان میدهد که عواملی مانند سطوح تعامل، نقشهای جنسیتی سنّتی، مدیریت تعارض، سبک حل مسئله و عشق زناشویی بر رضایت زناشویی تأثیر میگذارد (10). یکی از عواملی که در پژوهشهای آنیامن (2020)، پاور (2019)، آقامحمّدحسنی و همکاران (1391)، بخشایش (1393)، پاکزاد و رضاخانی (1394)، یوسفی و صلاحی (1399) و خسروی و همکاران (1401) به آن اشاره شده است (2-11-16) که بر روی رضایت زناشویی تأثیرگذار است، هوش هیجانی (Emotional Intelligence) است.
مالوف (Malouff) و همکاران (2014) بیان میکنند که هوش هیجانی شامل مجموعهای از شایستگیهای مربوط به ادراک، درک، مدیریت و تنظیم هیجان با هدف پردازش و استفاده از احساسات به روشهای سازگارانه است (17). هوش عاطفی/هیجانی توانایی افراد برای تشخیص احساسات خود و دیگران است که به آنها انگیزه میدهد تا احساسات خود را بهخوبی در شرایط مختلف مدیریت کنند (18). همچنین، هوش هیجانی دانش فرد درمورد خود و دیگران است. بنابراین هوش هیجانی بهطور قابلتوجهی بر زندگی زناشویی تأثیر میگذارد (19) و به روابط زناشویی کمک میکند (20). هوش هیجانی به زوجین کمک میکند در هنگام بروز مشکل آرام شوند و به آنها اجازه میدهد احساس همدلی، گوش دادن مؤثر و صحبت سازنده کنند (21). زوجین با سطح بالایی از هوش هیجانی احساسات همسر و خود را درک میکنند تا روابط خود را بهبود بخشند، احساسات خود را تنظیم کنند و مشکلات را در رابطه حل میکنند (23-22). این در حالی است که براساس شواهد میتوان بیان کرد که پایین بودن سطح هوش هیجانی در زوجین باعث کاهش کیفیت زندگی و دلزدگی زناشویی (Marital Boredom) آنها میشود (25-24).
به نظر کایزر (1993)، دلزدگی فقدان تدریجی دلبستگی عاطفی است که شامل کاهش توجه به همسر، بیگانگی عاطفی و افزایش احساس دلسردی و بیتفاوتی نسبت به همسر است و شامل سه مرحله میشود: سرخوردگی و ناامیدی، خشم و تنفّر، دلسردی و بیتفاوتی (26). هنگامیکه دلزدگی رخ میدهد، زوج سرخورده تأکید بیشتری بر بازخوردهای منفی همسرش دارد و وقتی رفتارهای منفی همسر آشکار میشوند، احتمالاً تغییر رفتار همسر نسبت به طرف مقابل را سختتر هم میکند. هرچند ممکن است همسر تعهّد بدهد که تغییر کند و درواقع تغییر هم کند، اما ممکن است این تغییرات برای مقابله بر اثرات مخرّب سایر رفتارهای آسیبزای همسر کفایت نکند و همین افزایش تعاملات منفی زوجین موجب افزایش احساس دلزدگی میشود و این انباشت دلخوریها مانند سدی عاطفی در برابر روابط مثبت همسران در آینده عمل میکند (27). مطالعات نشان داده است در همسرانی که صمیمیت بین آنها کاهش یافته و رضایت زوجین آنها به سردی کشیده است، هیجان دلزدگی زناشویی بروز پیدا کرده است (28). در چنین موقعیتی، همسران میبایست درصدد شناسایی زمینههایی باشند تا پایداری و ثبات روابط میان آنها را دوباره احیا کند؛ درغیراینصورت، احتمال بروز گرایش به طلاق وجود دارد (29). یکی از عواملی که میتواند زمینهساز رابطه مثبت یا منفی بین زوجین باشد، مزاج و طبع هریک از آنان است که این مسئله در طب سنّتی ایرانی در چند سال اخیر موردتوجه قرار گرفته است. آموزش مبتنیبر مزاج میتواند با استفاده از اصلاح تغذیه اشتباه و آموزش روشهای رفتاری و هیجانی اصلاح مزاجی به افزایش سازگاری زوجین کمک کند (30).
در دانش پزشکی و طب سنّتی، مزاج بر کیفیت معتدل حاصل از کنش و واکنش عناصر متضاد اطلاق میشود (31). ابنسینا در کتاب قانون در طب، مزاج را کیفیتی میداند که از واکنش متقابل اجزای مواد متضاد به وجود میآید. در این واکنش متقابل، بخش زیادی از یک یا چند مادّه یا مواد با هم میآمیزند و بر هم تأثیر میکنند و از این آمیزش کیفیت متشابهی حاصل میشود که آن را مزاج نامیدهاند. این کیفیات متضاد همان چهار عنصر سردی، گرمی و تری و خشکی است. بنابراین مزاج در اجسام زمینی نتیجه واکنش متقابل این عناصر چهارگانه است (32). همچنین مزاج را میتوان یک نوع کیفیت و یا ویژگی حاصل ترکیب چهار عنصر یا رکن تعریف کرد که در ارتباط و تعامل با یکدیگر و هرکدام دارای سهم مشخصی در این تعاملات هستند. این چهار عنصر در طبّ ایرانی با عنوان آب، خاک، آتش و باد معرفی میشوند که به گرما، سرما، رطوبت و خشکی در بدن منجر میشوند. سلامتی بدن مبتنیبر تعامل مناسب میان این عناصر است و درصورتیکه این تعادل برقرار نباشد، بیماری جسمی و روانشناختی حاصل میشود. معادل این عناصر در طب سنّتی ایران، با عنوان مزاجهای بلغم، دموی، سودا و صفرا شناخته میشوند (33).
براساس طب سنّتی ایرانی، مزاج ازجمله ویژگیهای بنیادین فردی بدن انسان است که دارای نمود و آثار بیرونی در خلقوخو بوده و شیوه رفتاری وی را تحتتأثیر خود قرار میدهد. در همین زمینه طی مطالعات مختلف، اثبات شده است که نوع مزاج افراد بر نمود بیرونی رفتار آنها اثرگذار است (34). ازجمله اخوت (1399) در پژوهشی نشان داده است که طبایع در زمینهسازی اختلافات خانوادگی نقش دارند (35). خانی و همکاران (1395) در مطالعهای دیگر نشان دادند که انواع مزاج با رضایت جنسی زوجین رابطه دارند (36). بنابراین با توجه به اهمیت نقش مزاج در نوع رفتار زوجین با یکدیگر، آموزش و مداخلات مبتنیبر مزاج در چند سال اخیر موردتوجه قرار گرفته است و در پژوهشهای کریمی ولیجانی و همکاران (2022) و سقایی و صفری دهنوی (1399) به اثربخشی برنامه مبتنیبر مزاج در رضایت جنسی زنان و ناتوانی جنسی زنان دیابتی اشاره شده است (30-37). باوجوداین، پژوهشهای انجامشده بیشتر بر نقش مزاج بر بُعد جنسی زوجین تأکید کردهاند و باوجودِ تصوّرات بسیاری از افراد، مزاج زن و مرد در قسمتهای مختلف رابطه تأثیر خواهد داشت. اما تاکنون به اثربخشی این مداخله بر روی رضایت و دلزدگی و هوش هیجانی زوجین پرداخته نشده است. بنابراین با توجه به اینکه ویژگیهای زوجین برحسب روحیات و مزاجی که دارند ممکن است کاملاً متفاوت باشد، شناخت این تفاوتها و احترام به آنها تفاهم را ایجاد میکند و از به وجود آمدن مشکلات مختلف جلوگیری خواهد کرد. بنابراین آموزش و مداخلات لازم به زنان درخصوص شناخت مزاج خود و همسر از منظر طب سنّتی ایرانی میتواند باعث بهبود روابط زناشویی آنها شود. درنتیجه، با توجه به آمار روبهافزایش زنان دارای تعارضات و نارضایتی زناشویی مراجعهکننده به مراکز زناشویی و همچنین با توجه به پژوهشهای ناکافی در این زمینه و ازسویدیگر با توجه به جایگاه زنان در حفظ بنیان خانواده و پرورش فرزندان، پژوهش حاضر در راستای پاسخگویی به این سؤال پژوهشی انجام شد که آیا آموزش مبتنیبر مزاج بر رضایتمندی، هوش هیجانی و دلزدگی زناشویی در زنان متأهل تأثیر معناداری دارد؟
روش ﮐﺎر
روش پژوهش از نوع نیمهتجربی با طرح پیشآزمون و پسآزمون با گروه کنترل است. جامعه آماری شامل کلّیه زنان متأهل شهرستان نجفآباد در خردادماه سال 1402 که 25000 نفر بودند. با استفاده از روش نمونهگیری در دسترس 40 نفر از زنان متأهل شهرستان نجفآباد مراجعهکننده به پایگاه سلامت اجتماعی (مرکز بهداشت) انتخاب و بهصورت تصادفی در دو گروه کنترل (20 نفر) و گروه آزمایش (20 نفر) قرار داده شدند. در طرح پژوهشی ارائهشده، با توجه به اینکه در تحقیقات آزمایشی و نیمهآزمایشی حداقل 15 نفر برای هر گروه توصیه شده است (گال، بورگ، گال، 1995)، حجم نمونه در پژوهش حاضر برای هر گروه 20 نفر در نظر گرفته شد. همچنین، حجم نمونه در این مطالعه براساس مطالعات قبلی و با توجه به α=0/05، β= 0/2، S2= 1.5، S1= 1.7 و d= 1.616 نفر در هر گروه و با احتساب احتمال ریزش 20 نفر تعیین گردید. نمونه گیری در این پژوهش در مرحله اوّل و پس از کسب رضایتنامه کتبی آگاهانه بهصورت در دسترس و در مرحله دوم بهصورت تصادفی تخصیص یافت. ملاکهای ورود به پژوهش شامل سن بین 30 تا 50 سال، متأهل بودن، رضایت آگاهانه برای شرکت در جلسات، عدم شرکت در جلسات آموزشی یا مشاورهای دیگر، عدم وجود تعارضات زناشویی شدید و اختلالات روانشناختی (به اذعان مشارکتکننده) و ملاکهای خروج از پژوهش شامل تحت جلسات مشاورهای یا تغذیهای دیگر قرار داشتن، غیبت بیش از دو جلسه، عدم تمایل به شرکت در جلسات، عدم انجام تکالیف بود. ابزار گرداوری اطلاعات عبارتاند از:
پرسشنامه رضایتمندی زوجین انریچ (Enrich Marital Satisfaction Questionnaire)
برای ارزیابی رضایتمندی زوجین، از پرسشنامه رضایت زناشویی انریچ استفاده شد که فرم 47 سؤالی آن توسط السون (1998) براساس فرم 115 سؤالی با 12 خُردهمقیاس تهیه شده است. این ابزار بهصورت پنجگزینهای (که در اصل یک نگرش سنج از نوع لیکرت است) در نظر گرفته شده است (کاملاً موافق، موافق، نه موافق و نه مخالف، مخالف، کاملاً مخالف) که به هریک از یک تا پنج امتیاز داده میشود. بنابراین حداقل و حداکثر نمره برابر با 47 و 235 و نمره بالا نشاندهنده رضایت بالاتر است. ضریب آلفای پرسشنامه انریچ در گزارش السون، فورینرو دراکمن (1989) برای خردهمقیاسهای تحریف آرمانی، رضایت زناشویی، مسائل شخصیتی، ارتباط، حلّ تعارض، مدیریت مالی، فعالیتهای اوقاتفراغت، رابطه جنسی، فرزندان و فرزندپروری، خانواده و دوستان و نقشهای مساواتطلبی به ترتیب ازاینقرار است: 90/0، 81/0، 72/0، 77/0، 48/0، 76/0، 74/0، 75/0، 68/0، 73/0 و 71/0 ضریب آلفای خُردهمقیاسهای انریچ در چندین تحقیق متفاوت از 68/0 برای نقشهای مساواتطلبی تا 86/0 برای رضایت زناشویی با میانگین 79/0 بوده است. اعتبار بازآزمایی پرسشنامه در فاصله 4 هفته بین 77/0 برای فعالیتهای اوقاتفراغت تا 92/0 برای روابط جنسی و تحریف آرمانی با میانگین 86/0 بوده است. در ایران، اوّلینبار سلیمانیان (1373) همبستگی درونی آزمون را برای فرم بلند 93/0 و برای فرم کوتاه 95/0 محاسبه و گزارش کرده است. در پژوهش حاضر ضریب پایایی پرسشنامه با استفاده از آلفای کرونباخ 88/0 به دست آمده است.
پرسشنامه دلزدگی زناشویی (Couple Burnout Measurement (CBM))
پرسشنامه دلزدگی زناشویی خودسنجی است که بر ای اندازهگیری درجه دلزدگی زناشویی در بین زوجین طراحی شده است. این پرسشنامه توسط پاینز (Pines) (1996) ابداع شد و دارای 21 گویه با سه خُردهمقیاس خستگی جسمی (بر ای نمونه احساس خستگی، سستی و داشتن اختلالات خواب که شامل سؤالات 1-4-7-10-16-21)، از پا افتادن عاطفی (احساس افسردگی، ناامیدی، در دام افتادن که شامل سؤالات 2-3-5-9-11-13-17) و از پا افتادن روانی (مانند احساس بیارزشی، سرخوردگی و خشم به همسر که شامل سؤالات 6-8-12-14-15-18-19-20) است. تمام این موارد روی یک مقیاس هفتدرجهای پاسخ داده میشوند. سطح 1 (هرگز) معرّف عدم تجربه عبارت موردنظر و سطح 7 (همیشه) معرّف تجربه زیاد است و حداقل نمره در این پرسشنامه 21 و حداکثر نمره 147 که نمره بالاتر بیانگر میزان دلزدگی بیشتر است. ارزیابی ضریب پایایی پرسشنامه در مطالعات بینفرهنگی در کشورهای مختلف نشان داد که دارای یک همسانی درونی بین متغیّرها در دامنه 84/0 تا 90/0 است. روایی همگرایی پرسشنامه نیز که در دامنه 84/0 و 90/0 گزارش شده است، بهوسیله همبستگیهای منفی با ویژگیهای ارتباطی مثبت به تأیید رسیده و مقدار روایی پرسشنامه 66/0- گزارش شده است. در ایران نیز نادری و همکاران (1388) در پژوهشی برای بررسی مقدار روایی پرسشنامه، ضریب همبستگی با مقدار 40/0- را در سطح معناداری 001/0 و مقدار پایایی نیز در یک نمونه 240 تایی را 86/0 درصد گزارش کردند. در پژوهش حاضر ضریب پایایی پرسشنامه با استفاده از آلفای کرونباخ 84/0 به دست آمده است.
پرسشنامه هوش هیجانی شرینگ (Emotional Intelligence Shring Scale (EISS))
برای ارزیابی هوش هیجانی، از آزمون هوش هیجانی شرینگ (1996) استفاده شد. این پرسشنامه در ابتدا دارای 70 سؤال بود، اما بعداً این پرسشنامه در ایران توسط منصوری (1380) بررسی شد که بعداز هنجار شدن در ایران شامل 33 سؤال و 5 خُردهمقیاس خودآگاهی (6-10-12-14-24-27-32-33)، خودتنظیمی (2-5-11-16-18-23-30)، خودانگیختگی (1-9-15-20-21-26-31)، همدلی (3-4-17-22-25-29) و مهارتهای اجتماعی (7-8-3-19-28) شده است. در سؤالهای 9-10-12-14-18-20-22-28-33 گزینهها بهصورت پاسخ هرگز=5 و پاسخ همیشه=1 و بقیه سؤالات بهصورت معکوس نمرهگذاری میشوند. دامنه نمرات این پرسشنامه 33 تا 165 و نمره بالاتر نشاندهنده هوش هیجانی بیشتر است. در پژوهش منصوری (1380)، میزان همسانی درونی این پرسشنامه به روش آلفای کرونباخ 85/0 و روایی سازه براساس اطلاعات بهدستآمده میزان همبستگی 63/0 به دست آمده است. همچنین در پژوهش قربانی و همکاران میزان همسانی آزمون 33 سؤالی در اجرای مقدّماتی به روش آلفای کرونباخ 85/0 بوده است. در پژوهش حاضر ضریب پایایی پرسشنامه با استفاده از آلفای کرونباخ 80/0 به دست آمده است.
روش اجرای پژوهش بدینصورت بود که بعداز هماهنگی با مسئولان پایگاه سلامت اجتماعی (مرکز بهداشت) شهرستان نجفآباد و بیان اهداف پژوهش فراخوانی مبنیبر برگزاری جلسات آموزشی، مزاجشناسی در این مرکز انجام شد. سپس از میان افرادی که نامنویسی کرده (78 نفر داوطلب) بودند و دارای ملاکهای ورود (سن بین 30 تا 50 سال، رضایت آگاهانه برای شرکت در جلسات، عدم شرکت در جلسات آموزشی یا مشاورهای دیگر) بودند، تعداد 40 زن متأهل انتخاب و پرسشنامههای هوش هیجانی، دلزدگی زناشویی و رضایت زناشویی بر روی آنها بهعنوان پیشآزمون اجرا شد. سپس بهصورت تصادفی (قرعهکشی بدینصورت که اسامی کلّیه 40 نفر در یک جعبه ریخته شدند و اسامی 20 نفر بهصورت تصادفی خارج و در گروه کنترل و اسامی باقیمانده در گروه مداخله قرار گرفتند) در دو گروه جایدهی شدند. گروه آزمایش تحت آموزش جلسات مزاجشناسی در طی 8 جلسه 90 دقیقهای قرار گرفتند. جلسات بهصورت دو جلسه در هفته در روزهای یکشنبه و چهارشنبه از تاریخ 13/3/1402 تا 20//4/1402 برگزار شد. بعداز اتمام جلسات، هر دو گروه دوباره به پرسشنامههای مذکور بهعنوان پسآزمون پاسخ دادند. معیارهای خروج از مطالعه نیز شامل عدم تمایل به تداوم مشارکت، غیبت دو جلسه یا بیشتر در مطالعه، عدم انجام تکالیف در دو جلسه یا بیشتر و بروز حوادث ناگوار برای مشارکتکننده در طی مطالعه بود. قابلذکر است برای برگزاری جلسات از کارشناسان تغذیه و طب سلامتکده طب سنّتی با راهنمایی مسئولان مرکز دعوت به عمل آمد که در برگزاری جلسات به محقّق کمک کنند. ملاحظات اخلاقی شامل محرمانه بودن اطلاعات و محفوظ بودن نام آزمودنیها، عدم انجام جلسات خصوصی خارج از حیطه آموزش، اجرای یک جلسه آموزشی برای گروه کنترل بعداز اتمام پژوهش، گرفتن رضایتنامه کتبی از افراد شرکتکننده و آزاد بودن برای خروج از پژوهش در هر زمانی در روند پژوهش رعایت
شد. دادههای بهدستآمده با استفاده از نرمافزار spss-24 در دو سطح آمار توصیفی (میانگین و انحرافمعیار) و آمار استنباطی (تحلیل کوواریانس با رعایت پیشفرضهای آماری آزمون لوین و آزمون کالموگروف- اسمیریونف) تجزیهوتحلیل شد. شرح محتوای بسته آموزشی مزاج برگرفته از پژوهش سقایی و صفری دهنوی (1399) به شرح زیر است (جدول 1). در شکل 1 فلوچارت نمونهگیری پژوهش حاضر ارائه شده است.

شکل 1: فلوچارت روش نمونهگیری پژوهش
جدول 1: شرح محتوای جلسات آموزش مبتنیبر مزاج (سقایی و صفری دهنوی، 1399)
تعداد جلسات |
محتوای جلسات |
جلسه اوّل |
آشنایی، قوانین، بارش فکری، آگاهی از محتوای برنامه، تعریف مزاج، آشنایی با عناصر چهارگانه، شناسایی نگرش فراگیران نسبت به مزاج، انواع نگرشهای اساسی در مزاج، آموزش تنفس طبی |
جلسه دوم |
بیان تجربه افراد گروه درمورد تمرینات انجامشده در طول هفته گذشته (تکمیل کاربرگ مزاجشناسی شامل نوع تغذیه، سبک زندگی)، تعریف خلط، آشنایی با اخلاط چهارگانه، جدول آموزش مزاج |
جلسه سوم |
بیان تجربه افراد گروه درمورد تمرینات انجامشده در طول هفته گذشته (تنفس طبی، بررسی مزاج خود)، مزاج حالات گوناگون- مزاج سنّی، مزاج فصلی، مزاج جنسیتی، مزاج عضوی، مزاج لباسها و پوششها، مزاج انواع عطرها و رنگها، مزاج انواع چهرهها و صداها، مزاج سنگها و فلزات و... |
جلسه چهارم |
بیان تجربه افراد گروه درمورد تمرینات انجامشده (در طول هفته گذشته (تکمیل کاربرگ مزاجشناسی خود و همسر متناسب با انواع مزاج)، تعریف مصلح، انواع مصلحات ازنظر خاصیت چهارم، انواع مصلحات ازنظر طریقه مصرف، اصلاح افراد بلغمیمزاج، اصلاح افراد صفراویمزاج، اصلاح افراد دمویمزاج، اصلاح افراد سوداوی مزاج، آموزش جدولهای مزاج خوراکیها همراه با مصلح آنها |
جلسه پنجم |
بیان تجربه افراد گروه درمورد تمرینات انجامشده در طول هفته گذشته (بیان کارهایی که درخصوص اصلاح مزاج خود انجام دادند)، اعتدال جنسی، اعتدال جغرافیایی و منطقهای، اعتدال جنسیت، اعتدال سنّی، اعتدال مزاجی، اعتدال صنعتی، ویژگیهای فرد معتدلالمزاج، علائم فرد معتدل فرضی، گرایش غذایی، گرایش به عطریات، گرایش رفتاری، گرایش به نواها |
جلسه ششم |
بیان مزاج حالت روحی و روانی، تأثیر حالت روحی و روانی بر کیفیت مزاج بدن، مزاج حالت روحی و روانی، عاملی مؤثر در سلامتی و تعامل انسان، تأثیر متقابل حالات روانی و بدن، مزاج حالتهای روانی و راههای درمان آنها، تأثیر نور بر حالت روانی انسان، خصوصیات روانی افراد براساس طبایع |
جلسه هفتم |
بیان تجربه افراد گروه درمورد تمرینات انجامشده در طول هفته گذشته (تکمیل کاربرگ تأثیر روان بر جسم و جسم بر روان و بیان تأثیر تغییر سبک زندگی و اصلاح مزاج در روابط زندگی زناشوییشان، تشخیص طبع با توجه به گروه خونی، آیا مزاج قابلتغییر است؟) |
جلسه هشتم |
بیان تجربه افراد گروه درخصوص جلسات برگزارشده، خلاصه و جمعبندی و بیان غلبه انواع مزاج و بیماریهای مرتبط با غلبه هر مزاج، صحبت درباره درمانها و راهکارهای جایگزین، برنامهریزی جلسه پسآزمون به همراه گروه گواه |
- یﺎﻓﺘﻪﻫﺎ
یافتههای جمعیتشناختی نشان داد که بیشترین زنان شرکتکننده در گروه کنترل دارای تحصیلات زیر دیپلم و دیپلم (11/61 درصد)، گروه آزمایش دارای تحصیلات لیسانس (37/47 درصد)، بیشترِ زنان شرکتکننده در گروه کنترل و گروه آزمایش دارای مدت ازدواج 16 تا 20 سال (44/44 درصد) و (58/31 درصد) بودند. در جدول 2 میانگین و انحراف استاندارد متغیّرهای وابسته پژوهش (هوش هیجانی، رضایتمندی و دلزدگی زناشویی) در مرحله پیشآزمون و پسآزمون برحسب عضورت گروهی ارائه شده است.
نتایج جدول 2 نشان میدهد میانگین نمرات هوش هیجانی و رضایت زناشویی گروه آزمایش نسبت به گروه کنترل در مرحله پسآزمون افزایش بیشتر و در دلزدگی زناشویی کاهش بیشتری داشته است. نتایج بررسی فرض نرمال بودن متغیّرهای پژوهش نشان داد آماره z و سطح معناداری در رضایتمندی زوجین 666/0 و 767/0، در هوش هیجانی 998/0 و 273/0 و در دلزدگی زناشویی 889/0 و 408/0 به دست آمده است. بنابراین پیشفرض نرمال بودن توزیع نمرات پیشآزمون متغیّرهای موردپژوهش تأیید میشود (05/0P>). همچنین، پیشفرض یکسان بودن واریانس گروهها بهوسیله آزمون لوین نشان داد که آماره و سطح معناداری در رضایتمندی 21/6 و 12/0، در هوش هیجانی 13/19 و 13/0 و در دلزدگی زناشویی 72/22 و 73/0 به دست آمده است که بیانگر این است متغیّرها دارای واریانس برابر در گروهها بودهاند (05/0P>). همچنین، نتایج آزمون M باکس نشان داد که فرضیه یکسان بودن کوواریانس گروهها در سطح 05/0 پذیرفته شده است (052/0≥p). بنابراین استفاده از آزمونهای پارامتریک برای دادههای حاضر بلامانع است. برای بررسی سؤال پژوهشی مبنیبر آیا آموزش مبتنیبر مزاج بر رضایتمندی، هوش هیجانی و دلزدگی زناشویی در زنان متأهل تأثیر معناداری دارد، از روش تحلیل کوواریانس چندمتغیّره استفاده شد که نتایج آن در جدولهای 3 و 4 ارائه شده است.
با توجه به جدول 3 مشاهده میشود سطوح معناداری همه آزمونها کمتر از 05/0 است که بیانگر این است که دو گروه آزمایش و گواه حداقل در یکی از متغیّرهای وابسته، با هم تفاوت معناداری داشتهاند. برای مشخص شدن این نکته که ازنظر کدام مؤلّفه بین دو گروه اختلاف وجود دارد.
نتایج جدول 4 نشان میدهد که بین دو گروه کنترل و آزمایش تفاوت معناداری وجود دارد (05/0≥P). به بیاندیگر، آموزش مبتنیبر مزاج باعث افزایش رضایتمندی و هوش هیجانی و کاهش دلزدگی زناشویی در زنان متأهل شده است. همچنین با توجه به ضریب اتا، آموزش مبتنیبر مزاج بیشترین تأثیر را بر روی هوش هیجانی (73 درصد) و سپس بر روی رضایتمندی (48 درصد) و دلزدگی زناشویی (8/39 درصد) داشته است. نمره توان آماری نیز نشاندهنده حجم نمونه کافی و مناسب است.
جدول 2: نتایج آمار توصیفی متغیّرهای وابسته پژوهش
مرحله |
متغیّرها |
آزمایش |
کنترل |
میانگین |
انحرافمعیار |
میانگین |
انحرافمعیار |
پیشآزمون |
هوش هیجانی |
42/61 |
87/10 |
84 |
13/16 |
رضایتمندی |
42/156 |
98/20 |
33/140 |
93/31 |
دلزدگی زناشویی |
73/60 |
68/12 |
05/72 |
72/25 |
پسآزمون |
هوش هیجانی |
84/70 |
85/11 |
72/83 |
27/16 |
رضایتمندی |
84/171 |
04/22 |
22/139 |
15/32 |
دلزدگی زناشویی |
15/50 |
73/11 |
11/73 |
56/25 |
جدول 3: نتایج تحلیل کوواریانس چندمتغیّره در بررسی اثر آموزش مبتنیبر مزاج بر متغیّرهای وابسته با کنترل پیشآزمون
نام آزمون |
مقدار |
آماره F |
Df فرضیه |
Df خطا |
سطح معناداری |
ضریب اتا |
توان آماری |
اثر پیلایی |
831/0 |
10/49 |
3 |
30 |
001/0 |
831/0 |
1 |
لامبدای ویلکس |
169/0 |
10/49 |
3 |
30 |
001/0 |
831/0 |
1 |
اثر هتلینگ |
190/4 |
10/49 |
3 |
30 |
001/0 |
831/0 |
1 |
بزرگترین ریشه روی |
190/4 |
10/49 |
3 |
30 |
001/0 |
831/0 |
1 |
جدول 4: نتایج تحلیل واریانس تکمتغیّره در متن مانکووا روی متغیّرهای وابسته گروههای آزمایش و گواه
متغیّر |
میانگین مجذورات |
درجه آزادی |
آماره F |
سطح معناداری |
ضریب اتا |
توان آماری |
هوش هیجانی |
344/562 |
1 |
64/88 |
001/0 |
735/0 |
1 |
رضایتمندی |
56/1406 |
1 |
61/29 |
001/0 |
481/0 |
1 |
دلزدگی زناشویی |
08/649 |
1 |
19/21 |
001/0 |
398/0 |
994/0 |
بحث
نگرشها و حالتهای روانی افراد براساس نظریات طب سنّتی به مزاج فرد وابسته است و مزاج میتواند یکی از تفاوتهای فردی باشد که روابط بینفردی، بهویژه روابط زوجین در زندگی مشترک، را نیز تحتتأثیر قرار میدهد. بنابراین هدف از پژوهش حاضر بررسی اثربخشی آموزش مبتنیبر مزاج بر رضایتمندی، هوش هیجانی و دلزدگی زناشویی در زنان متأهل شهرستان نجفآباد بود. نتایج نشان داد که آموزش مبتنیبر مزاج باعث افزایش رضایتمندی زوجین و هوش هیجانی و کاهش دلزدگی زوجین در زنان متأهل شده است. این یافته بهطور غیرمستقیم با نتایج پژوهشهای کریمی ولیجانی و همکاران (1401)، سقایی و صفری دهنوی (1399) که نشان دادند به اثربخشی برنامه مبتنیبر مزاج در رضایت جنسی زنان و ناتوانی جنسی زنان دیابتی اشاره شده است، اخوت (1399) که نشان داد طبایع در زمینهسازی اختلافات خانوادگی نقش دارند، عاشوری و حافظیان (1396) که نشان دادند مزاجهای چهارگانه بر علائم اضطرابی و اختلال خواب و علائم افسردگی و علائم جسمانی تأثیر معناداری دارد و خانی و همکاران (1395) که نشان دادند انواع مزاج با رضایت جنسی زوجین رابطه دارند، همراستاست (38-35، 30). در این مطالعات نیز اشاره شده است که مزاج و طبایع میتوانند بر روی مسائل زناشویی و سلامت زوجین تأثیرگذار باشند و با آموزش و مداخله در این زمینه میتوان به بهبود مشکلات و اختلافات زناشویی زوجین کمک کرد. باوجوداین، در مطالعات انجامشده در پژوهشهای پیشین بیشتر به تأثیر متقابل مزاج با مسائل زندگی زناشویی یا به آموزش مبتنیبر مزاج بر رضایت و ناتوانی جنسی پرداخته و در اکثر پژوهشها به تأثیر مزاج در مسائل جنسی زنان یا زوجین اشاره شده است (37-30). بهبیاندیگر، پژوهشهای انجامشده بیشتر بر نقش مزاج بر بُعد جنسی و مسائل روانشناختی زوجین تأکید کردهاند و باوجودِ تصوّرات بسیاری از زوجین، مزاج آنان در قسمتهای مختلف رابطه تأثیر خواهد داشت. اما تاکنون به اثربخشی این مداخله بر روی رضایت و دلزدگی و هوش هیجانی زوجین پرداخته نشده است. بنابراین با توجه به اینکه ویژگیهای زوجین برحسب روحیات و مزاجی که دارند ممکن است کاملاً متفاوت باشد، شناخت این تفاوتها و احترام به آنها میتواند تفاهم ایجاد کند و از به وجود آمدن مشکلات زوجینی جلوگیری به عمل آورد. بنابراین آموزش و مداخلات لازم به زوجین بالاخص زنان بهخاطر جایگاه ویژهای که در زندگی زناشویی دارند، درخصوص شناخت مزاج خود و همسر از منظر طب اسلامیایرانی میتواند باعث بهبود روابط زناشویی آنها شود. ازسویدیگر، مطالعات خارجی نیز بیشتر مزاج را در مسائل پزشکی و بهطورکلی در روند سلامتی و بیماری بررسی کردهاند. بهطور نمونه، اظفر و همکاران (2020) در پژوهشی نشان دادند که مزاج انسان با خواب و ماهیّت خواب و همچنین بیداری ارتباط تنگاننگی دارد (39) و احمر و همکاران (2015) در مطالعهای دیگر نشان دادند که هر تغییری در مزاج، تغییر در وضعیت سلامتی فرد را به همراه دارد (40). بدینسبب تاکنون پژوهشی به بررسی اثربخشی بسته آموزشی مبتنیبر مزاج بر دلزدگی زناشویی، هوش هیجانی و رضایتمندی نپرداخته است و مطالعات انجامشده در این زمینه محدودند و مطالعهای که ناهمسو با یافتههای پژوهش باشد نیز یافت نشد. در تبیین یافته بهدستآمده میتوان بیان کرد که بسیاری از بیماریهای جسمی که بهخاطر سوءمزاج براثرِ سبک زندگیِ غلط بر انسان عارض میشوند، باعث بروز اختلالاتی در رفتار انسان میگردند. بهعنوانمثال، یبوست که در مزاج سودا زیاد مشاهده میشود، سرچشمه بسیاری از بیماریها و اختلالات رفتاری است یا بیماریهای کبدی که با تجمّع مواد اضافی در بدن همراه است، باعث کجخلقی، از جا در رفتن با کمترین ناملایمتی، یأس در زندگی، بدبینی، دعوای بیجهت، قضاوت ناحق، سردردهای طولانی، فراموشی، ترس، تغییر اخلاق، افسردگی، دردهای گوناگون عصبی و... میشود. همین مسائل و مشکلات جسمانی و خُلقی که بهخاطر سوءمزاج و غلبه برخی از مزاجها، بهویژه سودا، رخ میدهد، میتواند در بروز اختلافات و مشکلات بین زوجین نقش داشته باشد (41). بهعنواننمونه، افراد با مزاجهای گوناگون در داشتن اوقاتفراغت، روابط جنسی و حل مشکلات، تربیت فرزند و... با همدیگر تفاوت دارند. حال اگر زن دارای مزاج سرد و تر باشد، به فعالیتهای هیجانانگیز و پُرتحرّک علاقهای نداشته و در روابط جنسی فعالیت کمی داشته باشد و دراینبین همسرش مزاجی گرم داشته باشد که به فعالیت جنسیِ بیشتر و به نظم و برنامه برای هر کاری نیاز داشته باشد و برای عذرخواهی پیشقدم نشود، با همدیگر دچار تعارض میشوند که عدم رضایت را به همراه دارد. دراینبین، چون انسان موجودی اجتماعی است و مزاج یک فرد بر خود و اطرافیانش تأثیر دارد، یک فرد بیمار دارای سوءمزاج نهتنها همسر و فرزندان خود، بلکه تمام افراد اجتماع را تحتتأثیر قرار میدهد و چهبسا با شناخت همین اصول حفظالصحه و مزاج شناسی، فرد بتواند زندگی زناشویی خود را که در شُرف از هم پاشیدن است، بار دیگر سروسامان دهد (42). بدینسبب در جلسات آموزش مبتنیبر مزاج با هدف اصلاح سوءمزاج و رسیدن به تعادل به زنان یاد داده شد که با تغییر در سبک خوردن و آشامیدن با رعایت مصلحات، ورزش، خواب و بیداری و آزاد و رها شدن بدن از دست مواد نامتعادل و غیرطبیعی و زدودن سموم و مواد زایدی که در هریک از مراحل هضم و متابولیسم موادغذایی ایجاد میشود، میتوان در رفتارها و اعراض نفسانی (حالات روحی و روانی) تغییر ایجاد کرد. بهطوریکه اگر مزاج در حد تعادل باشد، روابط با همسر به شکل مطلوبی خواهد بود و فرد میتواند در این رابطه هم نیازهای خود و همسرش که تحتتأثیر مزاج دو نفرشان هست را تأمین کند و درنهایت به احساس رضایت زناشویی و کاهش دلزدگی دست یابد. ازطرفدیگر، ازآنجاییکه نفس و بدن بر یکدیگر اثر میگذارند، چنانکه هیئت و ملکات نفسانی تابع مزاجات ابداناند، بعضی بیشتر، برخی کمتر و هر هیئت نفسانی با اقتضای مزاج بدنی که در آن قرار دارد، مطابق است (35). بنابراین در این جلسات برای زنان بیان شد که با توجه به مطلب ذکرشده هیجانات مثبت و منفی هم تحتتأثیر مزاج قرار دارند و خود مزاج نیز میتواند مولّد برخی از هیجانات در آن مزاجِ بخصوص باشد. بهعنوانمثال، اگر فردی دچار سوءمزاج شود و یکی از مزاجها، بهویژه گرموخشک، بر دیگر امزاج غلبه کند، فرد دچار بههمریختگی هیجانی، عدم همدلی و مشکلات در روابط اجتماعی میشود که اگر این فرد بتواند با اصلاح مزاج بهسمت اعتدال پیش رود، این خصوصیات هیجانی نیز مدیریت و کنترل میشوند. بنابراین آموزش مبتنیبر مزاج توانست با آگاهی دادن به زنان و ایجاد بهبود در مزاجشان باعث افزایش سطح هوش هیجانی آنان شود.
نتیجهگیری
برخلاف تصوّرات بسیاری از افراد، مزاج زن و مرد در قسمتهای مختلف رابطه تأثیر خواهد داشت. روابط زوجین از مهمترین مواردی است که قطعاً تفاوتهای مزاج میان زن و مرد تأثیر مستقیم روی کیفیت آن خواهد گذاشت. بسیاری از زن و شوهرها تا مدتها متوجه نمیشوند که دلیل بسیاری از مشکلات تنها مربوط به مزاج آنهاست و تا مدتها درگیر مشاوره زناشویی هستند. درصورتیکه با آگاهی نسبت به این مسئله میتوان روشهای مختلفی برای حلّ آن در نظر گرفت؛ همانطور که یافتههای پژوهش حاضر نشان داد که آموزش مبتنیبر مزاج باعث افزایش رضایتمندی و هوش هیجانی و کاهش دلزدگی زناشویی در زنان متأهل شده است. باوجوداین، از محدودیتهای پژوهش حاضر میتوان به محدود بودن جامعه آماری به زنان شهر اصفهان و نداشتن مرحله پیگیری و مقطعی بودن مطالعه اشاره کرد. بنابراین پیشنهاد میشود همین موضوع در جوامع دیگرِ آماری، بهویژه مردان و با مرحله پیگیری انجام شود تا به ارزیابی بهتر نتایج بینجامد. درمجموع با توجه به نتایج این پژوهشِ آموزش مبتنیبر مزاج پیشنهاد میشود که همایشها و کارگاههای تخصّصی درزمینه مزاجشناسی و تأثیر آن در روابط بین همسران برای زوجین و زنان متأهل برای ارتقای رضایت زناشویی آنان برگزار شود. همچنین در سلامتکدههای طب سنّتی جلسات گروهی و فردی رایگان برای افراد متأهل درخصوص شناخت مزاج خود و همسرشان برگزار شود. ازسویدیگر، میتوان پیشنهاد کرد که مشاوران و روانشناسان حوزه خانواده در فرایند مشاوره از تجارب کارشناسان طب سنّتی استفاده و در کشف ریشه و بررسی مشکلات زوجین که باعث دلزدگی زناشویی آنان شده است، از اصول مزاج شناسی استفاده کنند.
- ﺗﺸﮑﺮ و ﻗﺪرداﻧﯽ
نویسندگان بر خود لازم میدانند از تمامی زنان متأهل که در اجرای پژوهش همکاری کردند، سپاسگزاری کنند. این مقاله حاصل پایاننامه کارشناسیارشد سوده انتشاری با کد رهگیری 162747405 در دانشگاه آزاد اسلامی خمینیشهر است.
- سهم نویسندگان
- نویسندگان به طور مساوی در تهیه مقاله نقش داشتهاند. همه نویسندگان محتوای مقاله را تایید کردهاند.
- تضاد منافع
نویسندگان هیچ تضاد منافع را اعلام نکردهاند.
- Dobrowolska M, Groyecka-Bernard A, Sorokowski P, Randall AK, Hilpert P, Ahmadi K, et al. Global perspective on marital satisfaction. Sustainability. 2020;12
(21):8817. doi: 10.3390/su12218817
- Anyamene A. Relationship between emotional intelligence and marital satisfaction of male and female married teachers in Anambra State. European Journal of Educational Sciences. 2020;7(3):1-16. doi:10.19044/ejes.v7no3a1
- Fincham FD, Beach SR. Conflict in marriage: Implications for working with couples. Annual review of psychology. 1999;50(1):47-77. doi:10.1146/annurev.psych.50.1.47
- Mousavi SF. Psychological well-being, marital satisfaction, and parental burnout in Iranian parents: The effect of home quarantine during COVID-19 outbreaks. Frontiers in Psychology. 2020;11:553880. doi: 10.3389/fpsyg.2020.
553880
- Canel A. N. The development of the marital satisfaction scale (MSS). Educational Sciences: Theory and Practice. 2013;13(1):97-117.
- Mozas-Alonso M, Oliver J, Berástegui A. Differentiation of self and its relationship with marital satisfaction and parenting styles in a Spanish sample of adolescents’ parents. Plos one. 2022;17(3):e0265436. doi: 10.1371/journal.pone.
0265436 pmid: 35320300
- Falconier MK, Jackson JB, Hilpert P, Bodenmann G. Dyadic coping and relationship satisfaction: A meta-analysis. Clin Psychol Rev. 2015;42:28-46. doi: 10.1016/
j.cpr.2015.07.002 pmid: 26295276
- Whisman MA, Baucom DH. Intimate relationships and psychopathology. Clin Child Fam Psychol Rev. 2012;15(1):4-13. doi: 10.1007/s10567-011-0107-2 pmid: 22124792
- Aman J, Abbas J, Nurunnabi M, Bano S. The relationship of religiosity and marital satisfaction: The role of religious commitment and practices on marital satisfaction among Pakistani respondents. Behav Sci (Basel). 2019;9(3):30. doi: 10.3390/bs9030030 pmid: 30897729
- Sohrabi R, Aghapour M, Rostami H. Inclination to forgiveness and marital satisfaction regarding to mediator attachment styles’ role. Procedia-Social and Behavioral Sciences. 2013;84:1622-4. doi: 10.1016/j.
sbspro.2013.07.002
- Power O. An Investigation of the Association between Adult Attachment Styles, Emotional Intelligence and Marital Satisfaction as an outcome. Doctoral dissertation, Dublin, National College of Ireland. 2019.
- Agha Mohammad Hasani P, Mokhtari MR, Sayadi AR, Nazer M, Niroumand M. The relationship between the components of emotional intelligence and marital satisfaction in the members of the scientific faculty of medical sciences in Rafsanjan. (Persian). Health and Society. 2012;6(3):46-59.
- Bakshayesh AR. Prediction of marital satisfaction based on emotional intelligence and spiritual intelligence of couples. (Persian). Journal of Women and Society (Sociology of Women). 2014;5(2):69-84.
- Pakzad S, Rezakhani S. Investigating the contribution of emotional intelligence, happiness and coping strategies in predicting marital satisfaction of housewives and working women in district 7 of Tehran. (Persian). Psychological Research. 2015;25(7):37-53.
- Yousefi S, Salahi AA. The relationship between Gardner's multiple intelligences and marital satisfaction. (Persian). Psychology and Behavioral Sciences of Iran. 2020;21:1-9.
- Khosravi F, Abbaspour Z, Sudani M. Prediction of marital satisfaction in married women of Ahvaz based on self-compassion, other-compassion and emotional intelligence. (Persian). Cultural Psychology. 2022;6(1):258-77. doi: 10.30487/JCP.2022.308739.1319
- Jardine BB, Vannier S, Voyer D. Emotional intelligence and romantic relationship satisfaction: A systematic review and meta-analysis. Personality and individual differences. 2022;196
(3):111713. doi: 10.1016/j.paid.2022.111713
- Kurniawan LS. Emotional Intelligence and Marital Decision: Study on Bali Family Center Clinic, Denpasar-Bali. International journal of health sciences. 2019;3(2):11-20. doi: 10.29332/ijhs.
v3n2.287
- Goleman D. Emotional intelligence: Why it can matter more than IQ (B. Seçkin Yüksel, Trans). İstanbul. Varlık Publishing. 1999.
- Shapiro LE. How to raise a child with a high EQ: A parents' guide (Ü. Kartal, Trans). İstanbul. Varlık Publishing. 1999.
- Goleman D. Emotional intelligence: Why it can matter more than IQ. Bloomsbury Publishing. 2020.
- Carr A. Positive psychology the science of happiness and human strenghts (Ü. Şendilek, trans). İstanbul. Kaknüs Publishing. 2016.
- Erus SM, Deniz ME. The mediating role of emotional intelligence and marital adjustment in the relationship between mindfulness in marriage and subjective well-being. Pegem Journal of Education and Instruction. 2020;10(2):317-54. doi: 10.14527/pegegog.2020.011
- Abiodun K, Ogunwuyi B, Olaiya S, Araromi C. Emotional Intelligence and Marital Satisfaction of Christian Couples in CAC, Nigeria. Applied Journal of Economics, Management and Social Sciences 2022; 3(3):10-6. doi: 10.53790/ajmss.v3i3.59
- Gorji Z, Qhomri Givi H, Kyani A. Predicting marital Burn out based on emotional intelligence in women in Ardabil. Predicting marital Burn out based on emotional intelligence in women in Ardabil. 1th National Conference on psychopathology. URI:http://repository.uma.ac.ir/id/eprint/13032; 2021.
- Kayser K. When love dies: The process of marital disaffection. NY. Guilford Press. 1993.
- Schofield T. Exploration of Perceptions of Marriage Dissatisfaction Among African American Couples. Doctoral dissertation in Clinical Psychology. Walden University. 2016.
- Kalanteri F, Harart M. The relationship between the personality characteristics of attributional style and self-differentiation and the tendency to divorce involved in breaking the marital contract through the mediation of irrational beliefs. (Persian). Psychological Achievements. 2019;
26(1):211-32. doi: 10.22055/psy.2019.25013.2013
- Nafisa H, Ratnasari Y. Prediction of attitudes towards infidelity among married individuals based on marital satisfaction and grateful disposition. Atlantis Press. 2021. doi: 10.2991/assehr.k.220404.257
- Saghaei M, Safari Dehnavi Y. The effectiveness of temperament-based educational program in the level of sexual satisfaction of women in Isfahan city. (Persian). Pathology, Counseling and Family Enrichment. 2020;6(1):105-26.
- Valizadeh MM, Pirbalaei Z. Analyzing acquired factors affecting mood from the perspective of religious texts and traditional medicine. (Persian). Religion and Health. 2021;9(1):76-65.
- Ibn Sina H. translator: Masoudi A. Law in medicine. Tehran. (Persian). Morsal. 2007.
- Yousefi Fard M, Parviz M, Hosseini M, Ebadiani M, Keshavarz M. Mizaj; past, present and future. (Persian). Physiology and pharmacology. 2012;16(4):328-39.
- Bazargani H, Hakemi M, Tafaghghodi HR. Investigating the influence of the four temperaments of Islamic medicine on leadership style. (Persian). Scientific Research Quarterly of Islamic Management. 2018;21(3):59-86.
- Okhovat MR. Examining the role of character in family disputes. Master's Thesis in Family Counseling, Tabatabai University. 2020.
- Khani S, Yousefi S, Ranjbarvarandi, A. Relationship between types of temperament and sexual satisfaction of couples. The 6th conference on health promotion strategies and challenges centered on community-based care. (Persian). Mazandaran University of Medical Sciences. 2016.
- Karimi‑Valoujaei S, Kashi Z, Yousefi S, Sharif Nia H, Khani S. The effect of a education-counseling program based on temperament in Iranian traditional medicine on sexual dysfunction in diabetic women. J Nurs Midwifery Sci. 2022;9(4):264-72. doi: 10.4103/jnms.jnms_53_21.
- Ashuri H, Hafezian M. Investigating the effectiveness of four temperaments on students' mental health. (Persian). Tarbiati Research Journal. 2017;53:57-64.
- Azfar M, Saleem M, Jamal Y. Study of sleep, wake pattern in healthy individuals with reference to different Mizaj. International Journal of Unani and Integrative Medicine. 2020;4(1):14-7. doi:10.13140/RG.2.2.28751.43682
- Ahmer SM, Ali F, Jamil AW, Ahmad HI, Ali SJ. Mizaj: Theory of Greko-Arabic Medicine for Health and. Asian Journal of Complementary and Alternative Medicine. 2015;1:1-9.
- Asadi Khanouki M. A comparative study of personality traits and marital satisfaction according to the four temperaments among women and men. Master's thesis in family counseling, Shahid Bahonar University of Kerman; 2017. [Persian]
- Kordafshari GH, Khodadoost M, Mohammadi Kenari H, Moghimi M. Exercise (the third volume of the series of health books based on Iranian Islamic lifestyle). Tehran. (Persian). Al-Ma'i Publications. 2019.
نوع مطالعه:
پژوهشي |
موضوع مقاله:
طب سنتی